در خبر ها خواندم که ؛ پژوهشگران ژاپنی می گویند: قراردادن گیاه روی میز اداره و رسیدگی کردن
به آن از استرس محیط کار می کاهد.
به گزارش سی. ان .ان، در این پژوهش که بر روی کارمندان یک اداره برق در ژاپن انجام شد،
۲۷درصد از شرکت کنندهها با نگاه کردن به گیاه روی میز کار و آب دادن به آن تغییرات مثبتی را
تجربه کردند از جمله اینکه ضربان قلبشان به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کرد.
مطالعات زیادی بر روی مزایای نگهداری گیاهان خانگی انجام شده است. اما این آزمایشها یا در
آزمایشگاه و یا در فضایی شبیه اداره انجام شده اند.
این پژوهش بر تأثیر نگاه کردن مستقیم به گیاه به مدت چند دقیقه و تعامل با آن از جمله رسیدگی کردن
به گیاه در فضای واقعی اداره و در زمانی که کارمندان احساس خستگی می کنند متمرکز بود.
نتایج پژوهشها نشان می دهد اگر کارفرما، کارمندان را تشویق کند سه دقیقه استراحت کنند و با
طبیعت در تعامل باشند، سلامت روحی آنها تا اندازه زیادی بهبود پیدا خواهد کرد.
این پژوهش، بر ۶۳ کارمند بین ۲۴ تا ۶۰ ساله انجام شد که ساعات کاری ۴۰ ساعت در هفته دارند و
بیشتر پشت میز می نشیند .

انگیزه استرس
زندگی سرشار از فراز و نشیب های فراوانی است و ما ناگزیریم با این فراز و نشیب ها زندگی کنیم .
از این رو برای بدست آوردن خواسته های خود گرفتار استرس می شویم . تردیدی نیست عوامل
استرس زا زیاد است : در فکر شرکت در کنکور هستیم ، بی اختیار نگرانیم : آیا به دانشگاه راه
خواهیم یافت . یا در اداره یا بانک و شرکت از ما خواسته اند در ارتباط با یک پروژه گزارش تهیه
کنیم ، مردد هستییم و ناگهان مشاهده می کنیم گرفتار استرس شده ایم .به عبارت دیگر «استرس »به
واکنش طبیعی بدن در برابر عوامل محرک، تغییرات، فشارهای درونی یا بیرونی گفته میشود. این
عوامل در شرایط مختلف سبب بر هم خوردن تعادل بدن میشوند و بدن هوشمند ما برای مقابله با این
حالت تلاش می کند تا تعادل از دست رفته را بازگرداند. حال ببینیم « استرس » چیست ؟
طی یک تحقیق جهانی مشخص شده است که حدود 70 درصد از مردم در طول روزبه انواعی از
استرس دچار می شوند و اتفاقاً فکر میکنند استرس مانع لذت بردن از زندگی شان می شود.
دلایل استرس می تواند بسیار گسترده باشد. از فشارهای شغلی، عاطفی، خانوادگی و مالی گرفته تا در
پیش داشتن آزمون، گیر افتادن در موقعیتهای دشوار و یا منتظر مواجه شدن با یک فرد مهم!
استرس در حقیقت یک «پاسخ» است. پاسخ به موقعیتی که در آن گیر افتادهایم و می خواهد ما را
پریشان کند.
واژه استرس را اولین بار« هانس سلی» اتریشی پدر استرس در مفهوم جدید آن،در دهه چهل میلادی
بهکار برد. او لغت استرس را از حوزه فیزیک و مکانیک اقتباس کرد.ا سترس (به انگلیسی: stress)
در روان شناسی به معنی فشار و نیرو است تنش و هر محرکی که در انسان ایجاد تنش کند،
استرس به این معناست که تمام بدن به همراه مغز برای مقابله با یک تهدید بسیج می شوند. برای اینکه
بتوان فرار کرد یا از خود دفاع نمود ضربان قلب افزایش مییابد و سوخت وساز بدن تغییر می کند به
گونه ای که عضله ها از انرژی سهل الوصولی برخوردار می شوند. وقتی مغز کاملا بر روی وضعیت
تهدید آمیز متمرکز می شود تا از آن اجتناب کند حواس پنجگانه انسان جمع می شود.
معمولاً در آموزش مدیریت استرس به سبک هانس سلی، بحث استرس و انواع استرس را با تقسیم
استرس به استرس مثبت و استرس منفی آغاز می کنند.
بر اساس گفته روان شناسان، استرس به شرایطی گفته می شود که یک شخص احساس میکند
خواستههایش بیشتر از منابع اجتماعی و فردی است که در اختیار دارد. یعنی ما زمانی استرس را
تجربه می کنیم که باور کنیم زمان، منابع یا دانش کمی برای مدیریت کردن شرایط داریم؛ در واقع
استرس زمانی در ما ایجاد میشود که احساس کنیم کنترل امور از دستمان خارج است.
مبارزه یا پرواز
نخستین بار« والتر کانن »در سال ۱۹۳۲ واکنش مبارزه یا پرواز را معرفی کرد. این واکنش در زمان
شوکه شدن یا احساس تهدید شدن در انسان ایجاد میشود. مغز ما در این زمان هورمون استرس
ترشح میکند تا بدن ما خودش را از این شرایط برهاند و اصطلاحا، پرواز کند یا اینکه با آن مبارزه
کند. این هورمون به ما انرژی میدهد ولی در عین حال احساس هیجان، نگرانی و تحریک پذیری نیز
در ما به وجود میآورد. جنبه مثبت واکنش مبارزه یا پرواز این است که به ما کمک میکند تا بتوانیم
حوادثی که زندگیمان را تهدید میکنند، مدیریت کنیم؛ اما جنبه منفی آن این است که ممکن است این
واکنش را در شرایطی که هر روز برایمان پیش میآید نیز تجربه کنیم. بهعنوان مثال زمانی که
پروژهای را باید در مدت زمان کوتاهی تحویل دهیم یا اینکه در یک مکان عمومی سخنرانی کنیم. در
این شرایط واکنشهای منطقی، آرام، کنترلشده و واکنشهای احساسی مناسبتر هستند.
واکنش نسبت به استرس

ما دو واکنش غریزی نسبت به استرس داریم که «مبارزه یا پرواز» و «سندرم سازگاری عمومی» نام
دارند و گاهی اوقات هر دوی آنها همزمان با هم اتفاق میافتند.
سندرم سازگاری عمومی
این واکنش در سال ۱۹۵۰ توسط «هانس سلیبه »عنوان واکنشی برای قرار گرفتن در معرض استرس
طولانیمدت معرفی شد. او گفته است که ما در سه مرحله مجزا با استرس مقابله میکنیم:
۱- مرحله هشدار، زمانی که ما نسبت به عامل استرسزا واکنش نشان میدهیم.
۲- مرحله مقاومت، زمانی که به عامل استرسزا عادت میکنیم و از عهده آن برمیآییم. بدن
نمیتواند به طور نامحدود مقاومت کند در نتیجه منابع فیزیکی و احساسی ما به تدریج تخلیه
میشوند.
۳- مرحله خستگی، زمانی که نهایتا بدن فرسوده شده است و نمیتوانیم عملکرد معمولی داشته باشیم
استرس و طرز تفکر ما
زمانی که ما با شرایط جدید روبهرو میشویم معمولا به طور ناخودآگاه وضعیت را به دو مدل بررسی
میکنیم:
اول از همه بررسی میکنیم آیا شرایط تهدیدآمیز است یا خیر؟، ممکن است شرایط پیش آمده تهدیدی
برای جایگاه اجتماعی، ارزشها، شهرت یا بقای زندگی ما باشند و درنهایت واکنش مبارزه یا پرواز و
سندرم سازگاری عمومی را به دنبال خواهد داشت.
دوم بررسی میکنیم ببینیم آیا منابع کافی برای مقابله با تهدید را داریم یا خیر. این منابع میتوانند
زمان، دانش، تواناییهای احساسی، انرژی، قدرت و … باشند.
شدت استرسی که تجربه میکنیم وابسته به این است که احساس کنیم شرایط تا چه حد از کنترل ما
خارج است و اینکه تا چه مقدار با منابعی که در اختیار داریم میتوانیم با تهدیدها مواجه شویم.
عواقب استرس
استرس روی عملکرد ما تأثیر میگذارد و اجازه نمیدهد که بهره وری خوبی در کارمان داشته
باشیم. همچنین روی نحوه کار کردن ما با دیگران نیز اثر میگذارد و میتواند تأثیر جدی بر شغل،
سلامتی و ارتباطات ما داشته باشد.
از طرفی استرس طولانی مدت میتواند شرایطی مانند فرسودگی شغلی، بیماریهای قلبی عروقی،
سکته مغزی، افسردگی، فشار خون بالا و ضعیف شدن سیستم ایمنی بدن به همراه داشته باشد
استرس از دیدگاه جامعه شناسی
به عقیدة تاسیگ و همکاران (1386)، جامعه شناسان سلامت و بیماری روانی، به دنبال پاسخگویی
به دو پرسش کلیدی هستند:
1) چه عواملی سبب آشفتگیها، اختلالات و بیماریهای روانی میشوند؟ (تولید و توزیع بیماری)
2) برای کسانی که به این اختلالات مبتلا می شوند چه اتفاقی میافتد؟ (مواجهه و درمان بیماری). به
عبارت دیگر، دستة اول از مطالعات جامعه شناختی سلامت روان به بررسی انواع حالات اجتماعی
می پردازد که بر سطوح سلامت و بیماری روانی تأثیر می گذارند؛ درحالیکه دستة دوم، بر این
موضوع تمرکز دارند که تحت تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی در سطوح جامعه ی بین فردی، مفاهیم
سلامت/بیماری روانی چگونه بهمثابة برساختة اجتماعی تعریف می شوند و این تعاریف اجتماعی
چگونه بر نحوة پاسخ دهی بیماران و نیز واکنشهای اجتماعی به مشکلات سلامت روان تأثیر
می گذارند.
تاٌثیراسترس بر سلامت خانواده
استرس تاثیر به سزایی در سلامت خانواده دارد و می تواند زندگی آرام یک خانواده را نابود کند .
دکتر رنگان چترجی، نویسنده کتاب “راهکار استرس: چهار قدم برای تنظیم دوباره بدن، ذهن، روابط و
اهداف تان” و دکتر جنفیف فون لوب، روانشناس بالینی و نویسنده کتاب “والدین شاد، فرزند شاد”
است. این دو معتقدند که با وجود اضطراب و استرس زندگی مدرن، می توان و باید راه هایی برای
داشتن خانواده آرام جست وجو کرد.
استرس دارید؟ آواز بخوانید و دوش آب سرد بگیرید
چرا استرس شما را چاق میکند؟
آیا گریه برای سلامتی خوب است؟
‘خوشبینی طول عمر را زیاد میکند’
راهکارهای دکتر چترجی:
1- غذا خوردن بدون موبایل و تبلت
2- روزانه تمرین قدرشناسی کنید
3- “این بخش مورد علاقه من از روز است. من، همسرم و فرزندانم هر شب هنگام خوردن شام
به سه سوال پاسخ میدهیم:
4- امروز چه کاری انجام دادم تا کسی را خوشحال کنم؟
5- دیگران برای خوشحال کردن من چه کردند؟
6- امروز چه چیزی آموختم؟
7- با هم تمرین تنفس کنید
8- خواب را در الویت قرار دهید
9- فعالیت فیزیکی به اتفاق افراد خانواده
10-“وقتی که استرس و اضطراب دارید، بدن تان فعالیت های فیزیکی را ترجیح میدهد. ولی در
زندگی مدرن امروزه در چنین مواقعی ما عادت کردهایم که بنشینیم و هیچ کاری نکنیم.
سادهترین کار این است که قبل از شام یک موسیقی با صدای بلند بگذاریم و با فرزندانمان
برقصیم.
آنچه مشخص میکند افراد چقدر احساس سلامتی یا بیماری دارند، صرفاً به شخصیت آنها یا عملکرد
مغزشان بستگی ندارد، بلکه همچنین وابسته به اوضاع و احوال اجتماعیای است که در آن زندگی
میکنند.
استرس در شعر اخوان ثالث

من اینجا بس دلم تنگ است
وهر سازی که می بینم بد آهنگ است
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بی برگشت بگذاریم
ببینیم آسمان هرکجا آیا همین رنگ است
من اینجا از نوازش نیز چون آزار ترسانم
ز سیلی زن، ز سیلی خور
وزین تصویر بر دیوار ترسانم ….
بیا ای خسته خاطر دوست ! ای مانند من دلکنده و غمگین!
من اینجا بس دلم تنگ است
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بی فرجام بگذاریم…..
Recent Comments/نظرات اخیر