در طول تاریخ ،«شیراز» شهری پر آوازه بوده که دل رهگذران داخلی و خارجی را ربوده است . هر
شیرازی هر کجای دنیا که باشد به مجردی که نام «شیراز» را بشنود، قلبش می طپد و ابیاتی در مورد
شیراز زمزمه می کند . شیراز را سر زمین فرشتگان نامیده اند و القاب دیگری چون : دار العلم ، شهر
گل و بلبل با مردمی پاک نهاد و مهربان و شاعر بدان افزوده اند . بی جهت نیست که هر محققی ،
نویسنده و شاعری در باره این شهر سخن گفته و گفته شده است :
« هست رازی ازلی در دل شیراز نهان »
« خرم آن روز که من بر سر آن راز رسم»
با هموطنانم در محفلی به گفت و گو نشسته و از هر دری سخن می گفتیم .یکی از مدعوین با شور و
شوق از شیراز جنت طراز سخن به میان آوردو ضمن ستایش از شیراز و شیرازیها از کتابی نام برد که
آقای حسام الدین امامی نویسنده و مترجم نوشته اند وتوسط؛ انتشارات نوید شیراز منتشر شده است.
حس کنجکا وی و علاقه به سرزمین مادری ووطن دوستی مرا بر آن داشت تا به ایران تماس حاصل نمایم و
از بستگان بخواهم این کتا ب را تهیه و برایم ارسال دارند .بعد از چند ماهی انتظار ، با لاخره کتاب به
دستم رسید و با ولع خاصی شروع به خواندن آن کردم.بنا بر آنچه نویسنده نوشته است :«این کتابی اســت
برای همه همشــهریانم، همه نسلها و نسل فردا و امروزو دیروز. بازماندگان نســل گذشــته ای که هنوز خط
دردمندیها و ناروایی های روزگار دیرین را بر پیشــانی دارد و همچنان دریغا گوی آرامشها و آسایشهای
زندگانی بی پیرایه چنان سالهایی است …»
فصول شش گانه این کتاب را؛ سیاست ، اقتصاد ،آموزش ، بهداشت ، اجتماعی و رسانه ها تشکیل
داده است. به عقیده نگارنده در فصل ششم نگرش تاریخی آقای حسام الدین امامی مانند بعضی دیگر از
فصول کتاب مملو از کمبود ها – نارسای ها و اغراق آمیز است !
من که عمری است با مطبوعات سر و کار دارم و از کودکی عشق نویسندگی در وجودم پرورش یافته
است ؛ در شگفتی فرو رفتم که به چه دلیل آقای حسام الدین امامی که سالهای جوانی و میانسالی را در
شیراز گذرنده اند این همه از واقعیت ها فاصله گرفته و « روز نامه بهار ایران»که در هر شماره
مقالات و ترجمه ها و خاطرات سفر ایشان به انگلستان را انتشار می داده به بوته فراموشی سپرده اند !؟
جهت مزید اطلاع خوانندگان گرامی ،فهرست چند نوشته و ترجمه ایشان را مرور می کنیم که در بهارایران
انتشار یافته است :

۱- در سر زمین بی آفتاب ا نگلیس؛ شرح مسافرت و تحقیق از این سر زمین .
۲- داستان عاشقانه ای که در دوران دانشجویی اتفاق افتاده بود و عنوانش را « او..» گذاشتند.
۳- مردان بزرگ روز که ترجمه نموده و به شناسائی مردان آن زمان پرداخته اند.
۴- مقالات انتقادی و تشریحی که از رویداد های روز می نوشتند و با نام و یا بی نام انتشار می یافت
آقای حسام الدین امامی تا زمانی که در شیراز ا قامت داشتند ؛ هر هفته چند مقاله برای بهار
ایران می نوشتند و جای بسی شگفتی است که تمام مراودت های گذشته را فراموش نموده و از
یاد برده اند !؟
شاد روان استاد محمد حسین مجاهد از آذر ماه ۱۳۰۹شمسی به طور مرتب با همکاری گروهی
از نویسندگان متعهد؛ این روز نامه را منتشر نموده اند و « بهار ایران » از جمله نشریاتی بود
که در داخل و خارج کشور ایرانیان بدان عشق می ورزیدند و با آن ارتباط داشتند .اما چه شد
که آقای حسام الدین امامی نویسنده کتاب «..که از پل ۹۲سالگی گذشته ..»همکاری با بهارایران
را فراموش نموده لکن:« ای پیاز !، ای پیاز! »یا « درشکه چی! و دم گاراژ!» رادیو شیراز؛ در
ذهنش نقش بر جسته ای بسته است !؟ در اینجا باید ازدانشمند گرامی شادروان دکتر مژده ، دکتر
نورانی وصال ، و نویسنده توانا هاشم جاوید یاد کنیم که با روز نامه های بهار ایران و پارس
همکاری می نمود ند و همچنین شاعر توانا پرویژ خائفی و یا محقق باریک بین صادق همایونی،
جلال چوبینه-کاظم پزشکی و۰۰۰ در این کتاب نامی از آنها به چشم نمی خورد . گوئی در شهر
دیگری زاده شده اند !
به طور کلی در فصل ششم کتاب « بوی شیراز » بازبر دستی نویسنده مطالبی نوشته اند که در
خور تعمق بیشتر است .ازجمله در باره روزنامه استخر از سر مقاله آن به گونه ای تعریف
نموده و از اغلاط فاحشی که چاپخانه رعایت نکرده خرده گرفته اند و از روزنامه گلستان به
نحوی دیگر و با یاد آوری چند روز نامه از این مبحث عبور کرده اند.؟!
من نمی دانم نویسنده که مدعی است بوی شیراز برای نسل امروز و آینده می باشد، چه
موضوعی را خواسته اند آشکار کنند ! و هدف نویسنده از این تحقیق نا قص چه بوده است ؟!؛
شاید همانطور که آقای امامی در دیباچه کتاب اشاره کرده اند سنشان از مرز۹۲سالگی گذشته و
طبیعی است که در این موقعیت ، نسیان به شخص رو می آورد و آدمی را با بحران دیگری
مواجه می کند و شاید این مهم ایشان را دچار بحران نموده است !
البته نویسنده این یادداشت از فصل ها ی دیگرمی گذرد و در فرصتی دیگر به کنکاش بدان می
پردازد لکن مشت نمونه خروار است . ! ناگفته نماند که تیراژ این کشف تاریخی ۷۵۰ نسخه
است !
در خاتمه به قول شاعروهمکاردیرینه روزنامه بهارایران فریدون توللی :
نقش وفا و مهر؛ به دیباچه حیات
زیباست؛ لیک در دل کس پایدارنیست
محمود – بوستون