دکترعبدالوهاب نورانی وصال ادیب ؛ شاعر ؛ محقق و استاد دانشگاه
شیراز(۱۳۰۲_۱۳۷۳ه..ش.) از استادان برجسته ادبیات فارسی در سالهای ۱۳۳۴ تا
۱۳۶۴ ه..ش.و.. سالهای خدمت خود را در دانشگاه شیراز گذرانده است.
او با انجام تحقیقات بزرگ و گرانمایه ادبی نظیر ” مصیبت نامه عطار نیشابوری”،
تذکره ی هزار مزار” که ترجمه شدّالازار ( مزارات شیراز ) و نوشته ی عیسی بن جنید
شیرازی و دهها اثر ارزشمند دیگر از جمله محققان و اساتید برجسته ادب هم روزگار ما به
شمار می رود.


عبدالوهاب نورانى وصال، در سال ۱۳۰۲ش، در شيراز به دنيا آمد. پدرش ميرزا على
متخلص به روحانى و فرزند ميرزا عبدالوهاب متخلص به يزدانى و او نيز فرزند ميرزا
محمد شفيع معروف به ميرزا كوچك متخلص به وصال شيرازى شاعر بزرگ عصر
قاجاربود.
نورانی وصال دوره های دبستان و دبیرستان را در شیراز گذرانید. آنگاه در سال ۱۳۲۱
به تهران آمد .
عبدالوهاب نورانى وصال، پس از اخذ درجه ليسانس به تدريس در دبيرستان‌هاى تهران
پرداخت، آنگاه در سال ۱۳۲۴ پس از دريافت مدرک دكترا، به دانشيارى دانشكده ادبيات
دانشگاه شيراز برگزيده شد و اندكى بعد به مقام استادى رسيد و سال‌ها مديريت گروه
ادبيات فارسى دانشگاه شيراز را بر عهده داشت.
او از آخرین شاعران بزرگی بود كه شعرش استواریِ سخنِ استادان گذشته را داشت و در
عین حال ، سرشار از مضامین و اندیشه های لطیف نو بود.
این استاد ادیب در کنار تصحیح چندین متن ادبی منظوم و منثور نیز به سرودن اشعار
روی آورده که بعضی از آنها را هم به طور پراکنده به چاپ رسانده است.
ايشان، مدت‌ها سلسله برنامه‌هايى را با عنوان «سوگنامه‌ سرايى در ادبيات فارسى» در
مركز راديو تلويزيون شيراز اجرا كرد كه از يك طرف نمودار تسلط كم‌نظير او بر ادوار
شعر فارسى بود و از طرف ديگر، شور و ايمان پاک مذهبى وی را نشان مى ‌داد. او در
انجمن‌ها و مجامع ادبى و كنگره‌هاى علمى با ايراد سخنرانى و خواندن شعر، حضورى
فعال داشت.

به شاعر بزرگ ایران خاقانی شروانی عشق می ورزید و اغلب اوقات با خواندن ابیاتی از
قصاید خاقانی ؛ کلاس درسش را در دانشکده ادبیات آغاز می نمود . کلاسش شور و حال
زیادی داشت و نگارنده که دانشجوی آن روزگار بود ؛هنوز صدای گرمش در گوشم طنین
انداز است و یکی از بهترین خاطرات زندگیم را آن زمان می دانم .
دکتر وصال علاوه بر تبحّر کافی بر زبان و ادبیات فارسی از ذوق وافر شاعرانه ای نیز
برخوردار بود.
دكتر عبدالوهاب نوراني وصال ، در دي ماه ۱۳۷۳ در سن ۷۱ سالگی چشم از جهان
فروبست .


آثار


تحقيق و تصحيح ديوان حافظ، با همكارى دكتر محمدرضا جلال نائينى؛
تصحيح و چاپ ديوان داورى شيرازى، با كمك مؤسسه اطلاعات؛
نقد و تصحيح فرائد الساوك متن منثور اخلاقى از شمس‌الدين سجاسى، با همكارى دكتر
غلام‌رضا افراسيابى؛
نقد و تصحيح مصيبت‌نامه عطار؛
هزار مزار در ترجمه شد الازار (در شرح مشاهده شيراز) تأليف عيسى بن جنيد شيرازى.
نظامی، بزرگترین شاعر ادب غنایی ایران


نمونه آثار :

تارک چرخ افسری


این شعر در رواق بالای سر حرم مطهرشاه چراغ(ع) با قلمکاری و میناکاری تزیین شده و
نصب گردیده است:
ای بر سر سروان سری کرده
بر تارک چرخ افسری کرده
ای طاق سپهر از سر تعظیم

در پیش تو پشت چنبری کرده
ای قبله بارگاهت از رفعت
با عرش برین برابری کرده
نور تو فروغ زهره را بازار
خالی زهجوم مشتری کرده
ای کشتی خاندان عصمت را
با تقوی خویش لنگری کرده…
…شیراز ز فیض بارگاه تو
بر هرچه دیاری برتری کرده
با این سخن بلند نورانی
در بارگه تو شاعری کرده…

یکی از چهار پاره های دکتر نورانی وصال:

دیار سایه ها


از دیار آشنایی خسته کام
سوی تاریکی گریزان آمدم
بسته‌ام پیوند با بیگانگی
بیمناک از آشنایان آمدم
 * *
شهرمن، ای شهر تاریکی بگیر
در میان تیرگی ‌ها پیکرم

خسته جان از زهر خند چشم‌ها
چون سفرگيرم ز کان دیگرم


می کشد گرداب تاریکی به کام
جان از هر آشنا بگسسته‌ام
می‌رباید تیرگی‌ها همچو موج
پیکر از روشنایی خسته‌ام


ای دیار سایه‌های ناشناس
آمدم سوی تو با پای نیاز
گر چه نزدیک تو بی‌ گاه آمدم
بوده‌ام در جستجو عمری دراز


بر من افکن سایه‌ای، رنگِ سیاه
تا بیابد خستگی‌ ها مرهمی
زین سپس چون سایه‌های دیگرم
گر بود از عمر من باقی دمی


جام پاییزي زنیم ای سایه‌ها
ز آن که زین پس با شما همسایه‌ام
آری ای بیگانگان آشنا
در شمار سایه‌هایم، سایه‌ام

نمی دانم اكنون چه می بايدم


چه راهى سرانجام، می شايدم
مرا مرگ شايسته يا زندگى
كدامين ره است آن‏كه مى ‏بايدم
اگر مرگ به، كاشكى آمدى
كز اين زيستن، جان بفرسايدم
وگر زيستن را نباشد گزير
كجا مرگ؟ كز در فراز آيدم
چو در پنجه سرنوشتم اسير
ز انديشه ‏اى عقده نگشايدم
همان به كه بر آستان قضا
نهم سر كه تا خود چه فرمايدم