دکتر گوهر نو – پژوهشگر


کنون ای خردمند وصف خرد / بدین جایگه گفتن اندرخورد
کنون تا چه داری بیار از خرد / که گوش نیوشنده زو برخورد
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد / ستایش خرد را به از راه داد
خرد رهنمای و خرد دلگشای / خرد دست گیرد به هر دو سرای
ازو شادمانی وزویت غمیست / وزویت فزونی وزویت کمیست
خرد تیره و مرد روشن روان / نباشد همی شادمان یک زمان
چه گفت آن خردمند مرد خرد / که دانا ز گفتار از برخورد
کسی کو خرد را ندارد ز پیش / دلش گردد از کردهٔ خویش ریش


فردوسی شاعر بزرگ حماسه سرای ایرانی ؛ درکتاب پر شکوهش – شاهنامه –
را با ستایش خرد آغاز کرده است :


به نام خداوند جان و خرد / کزین برتر اندیشه برنگذرد

خرد در اندیشه فردوسی جایگاهی رفیع دارد ویکی از واژه هایی که فردوسی
حکیم نامدارتوس در شاهنامه بارها از آن یاد کرده و به روش های مختلف در
اشعار خود بکار برده است واژه « خِرَد » است.
خرد و خردورزی از مفاهیم مهم و محوری شاهنامه است؛ به‌طوری‌ که واژة
خرد و مشتقات آن بیش از نهصد بار در این اثر سترگ تکرار شده است. در
ابیات متعدد شاهنامه به نقش بارز خرد در زندگی دنیایی و مینوی انسان اشاره
می‌شود. اهمیت خرد در شاهنامه به‌گونه‌ای است که دیباچة آن، ستایش خرد
است.


استاد توس در بسیاری از ابیات خود به نحوه شایسته و با امعان نظر از دانش ،
نیک نفسی ، پهلوانی ، رادمردی ، دانایی ، اندیشه ، فرهنگ و خرد و خردمندی
نام برده و این ویژگی های انسانی را ستوده و به دارندگان این صفات و توانایی ها
، احترام گذاشته است .
استاد توس، خرد را هدیه و خلقت ایزد یکتا می داند و براساس اندیشه او، خداوند
به انسان جان و خرد را یکجا عطا کرده است . خرد برای هر فرد مایه‌ی اصلی
و جوهر هستی است که بی‌آن حیات معنی‌ندارد.
آری … شاهنامه حماسه جاوید خرد است اراین رو به نیکی و سعادت مردم و
این پیامی جاوید برای همگان است.
چند سال قبل در ستایش شاهنامه دبیر کل یونسکو به نکته ای در شاهنامه اشاره
کرد و اظهار داشت که :
«خردی که فردوسی به توصیف آن پرداخته به معنای قوه‌ی ادراک به تنهایی نیست، بلکه
قابلیت شناخت نیکی‌هاست، حکمتی ژرف و پهناور است، آرامش و طمأنینه است که از
درون برمی‌خیزد و زاده‌ی تسلط بر نفس است. این مفهوم زیبا در سراسر شاهنامه چون
خورشید تابان است. این نفخه‌ای است که به شاهنامه روح بخشیده است و خصلتی است که
شاهنامه آن را به اعلا درجه می‌ستاید. در جهان و در تاریخ کمتر اثری چون شاهنامه دیده
شده است که این چنین مظهر هویت ملی گردد .»
خرد توانایی درست اندیشیدن است که می تواند بهترین راهنما و بالاترین سبب شادی
انسان ها باشد.

با کمک عقل و خرد است که انسان نیک را از بد جدا می‌کند و به عدل و داد می‌گراید.
همه‌ی کارهای نیک انسان از این مایه‌ی اصلی تغذیه می‌شود. فردوسی انسانی را که
دارای این پدیده‌ی الهی بوده با سعی و کوشش و فراگیری دانش آن را رشد و توسعه
می‌دهد از همه قدرتمندتر می‌داند:


توانا بود هر که دانا بود / به دانش دل پیر برنا بود


هرکسی که دانا باشد، توانا هم هست. اگر دانش در وجود شخص پیری باشد، دل او
همچون جوانان، شاداب خواهد بود.
انسان و خرد ‌این دو آفریده‌ی پروردگار در شاهنامه با هم سخت مربوطند و یکی
بی‌دیگری وجود ندارد، از یک سو انسان برای تشکل و تکامل خود از خرد بهره می‌گیرد،
از طرف دیگر او باید برای رشد و توسعه‌ی خرد نیز پیوسته کوشا باشد و در این راه از
بحر بی کنار دانش مدام برخوردار گردد .
دانش از نظر فردوسی یاور و مددکار خرد است که پیوسته آن را غذا و نیرو می‌بخشد.
به دانش بود مرد را ایمنی / ببندت ز بد دست اهرمنی
خرد انسان را تنها به کارهای نیک رهنمون می‌سازد،و اگر بی‌خردی باشد او را به زشتی
و بدکاری‌ها خواهدکشاند:
هر آن کس که گردد ز راه خرد / سرانجام پیچد ز کردار بد
فردوسی در تشکل انسان و رشد و توسعه‌ی خرد او نقش تربیت و حکمت را
خیلی بزرگ می‌داند. حکمت عملی که در اساس دانش و خرد و تجربه‌ی
روزگار انسان در طول قرن‌ها حاصل می‌گردد با مرور زمان صیقل دیده به
یک وسیله‌ی مهم تربیتی تبدیل می‌یابد .
به‌ طور کلی در سراسر شاهنامه، ستایش خرد به چشم می خورد؛ چه از آنجا که
فردوسی «به نام خداوند جان و خرد» شاهنامه را آغاز می کند و چه در آنجا که
«هرآن کس که دارد هُش و رای و دین / پس از مرگ بر من کند آفرین»
شاهنامه به پایان می رسد، همواره خرد ستوده می شود.
موارد پیش گفته چند نکته از نشانه های خرد و خردمندی است که حکیم فردوسی
در شاهنامه بدانها اشاره نموده است . در دنباله این مطلب بعضی از ابیات از

بیش از هزار و یکصد بیتی که فردوسی در آنها از واژه های خرد و خردمند سود
برده ، به عنوان نمونه آورده می شود :


به نام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه ، برنگذرد


خرد چون یکی خلقت ایزیدیست
از اندیشه دورست و دور از بدیست

خرد بهتر از هرچه ایزدت داد
ستایش خرد را به ، از راه داد

تو چیزی مدان کز خرد برترست
خرد بر همه نیکویها سرست
دلی کز خرد گردد آراسته

یکی گنج باشد پراز خواسته

…….

که من با جوانی خرد یافتم
ز کردار بد روی برتافتم