میرزا حبیب‌الله متخلص به قاآنی، از جمله سخنورانی است که شعر را وسیله ارتزاق و
تفنن دانسته و قصاید غرایی در ستایش فتحعلی شاه، محمّدشاه و آغاز پادشاهی
ناصرالدین‌شاه قاجارسروده است . قاآنی شاعری مدیحه سراست او فرزند محمّدعلی گلشن
از شاعران و قصیده‌سرایان دربار قاجارها بود. قاآنی در ۲۸ مهر ۱۱۸۷ خورشیدی در
شیراز و در خانواده‌ای با ریشه ایل زنگنه کرمانشاه، چشم به جهان گشود.
قاآنی در هفت سالگی به مکتب رفت و ۱۱ ساله بود که پدرش را از دست داد و با خانواده
خود به فقر و تنگدستی افتاد اما در عین فقر و تنگدستی از ادامه تحصیل باز نایستاد و
چندی در اصفهان به تحصیل ریاضی و معارف اسلامی گذراند و بعد به شیراز بازگشت و
به تدریس عروض و شرح دیوان خاقانی و انوری پرداخت تا آنکه در ۱۲۰۲ خورشیدی
شاهزاده حسنعلی میرزا، شجاع السلطنه، فرزند فتحعلی شاه به شیراز آمد و او را مورد
لطف و مهربانی قرار داد. چون شاهزاده از طرف پدر فرمانروای خراسان شد، قاآنی را نیز
به همراه خود به خراسان برد و شاعر در مشهد تحت حمایت و تربیت شاهزاده به تحصیل
ریاضی و حساب مشغول شد و بنا به میل و پیشنهاد او تخلص خود را که تا آن زمان حبیب
بود به قاآنی (به مناسبت نام فرزند شاهزاده، اوکتای قاآن) تبدیل کرد.
پس از مدتی شاهزاده به حکومت یزد و کرمان منصوب شد و قاآنی هم با او به آنجا رفت و
سپس از رشت، مازندران و آذربایجان دیدن کرد و پس از فراگرفتن علوم رایج به درگاه
فتحعلی شاه معرفی شد و صله و مستمری یافت.
پسر قاآنی نیز شاعری با تخلص «سامانی» بوده که در ۱۲۸۵ ق از دنیا رفته است.


قاآنی در ادبیات عرب و فارسی مهارت کافی یافت و به حکمت نیز علاقه سرشاری داشت و
می‌توان گفت : شهرت شاعری و مداحی گویی او لطمه به شهرت وی به عنوان یک حکیم
دانشمند زده‌است. در حکمت او را همپایه ملاصدرا و حاج ملاهادی سبزواری و در
شرعیات مرتضی انصاری شمرده‌اند. از این رو فتحعلی‌شاه او را «مجتهدالشعراء» لقب
داد و محمدشاه نیز قاآنی را «حسان‌العجم» می‌خواند، زیرا آنچنان در قصیده سرایی
توانایی داشت که مایهٔ شگفتی همگان بود.
قاآنی به زبان فرانسه تسلط داشت. همچنین در ریاضیات کلام و منطق نیز استادی مسلم به
شمار می ‌رفت، ولی افسوس که برای مضامین اشعارش از آن همه علم و اطلاعات وسیع
استفاده کافی نکرد وهمانطور که گفته شد ؛ شعر را وسیله‌ای برای ارتزاق و تفنن
می‌دانست نه هنر.!


سبک شعری قاآنی


قاآنی شاعری مدیحه سراست و به خاطر سیم و زر قریحه و استعداد خود را به خدمت
ستایش بزرگان می گمارد . او هرکس را به امید صله مدح می کند و در این کار به
منعمان و ممدوحان خود وفادار نمی ماند. قدرت او در سرودن هجویه کم از مداحی نیست.!
او در انواع شعر به ویژه؛ ترکیب بند و مسمط مهارت دارد . هنر بزرگ او در پرداختن
مسمط های روان و زیباست . او در قالب مسمط های منوچهری مضامین دلپذیری ریخته که
غالبا بکر است.
تشبیت و تغزل هایی که در صدر قصاید او آمده رنگ هنری خاصی دارد و غالبا مناظر
بدیع و شگرفی را که از زندگانی گرفته شده است، با قلمی قادر تصویر و رنگ آمیزی می
کند. هرچند در غزل ، او بیشتر به غزلیات سعدی نظر دارد و گاه ابیاتی از شیخ را تضمین
می کند ولی هرگز غزل های او به پای دیگر اشعارش نمی رسد.
وی در سرودن قطعات و به کاربردن زبان عامیانه به ویژه در قطعه کوتاه هزل آمیزی که
پیر مرد و طفلی الکن با هم گفت وگو می کنند، مسلما به انوری نظر داشته است. با اینکه
قاآنی از متقدمین تقلید می کرد؛مع هذا خود سبک خاصی داشت که پس از وی سالها مورد
تقلید بعضی شاعران قرار گرفت . ویژگیهای سبک قاآنی بازی با کلمات و قدرت در نوعی
لفاظی و ایراد کلمات مطنطن است ، اما از نظر معنی در شعر او چندان تازگی و ابداعی
دیده نمی شود .

قاآنی علاوه بر دیوان اشعارش که در حدود ۲۱ هزار بیت است کتابی به نام پریشان به
سبک گلستان سعدی در نثر نگاشته است.
اثر نثر او همچنان که گفته شد؛ کتابی است با عنوان« پریشان »که تقلیدی از گلستان
سعدی است اما پرده دری او از ارزش و اعتبار این اثر نیز به میزان زیادی کاسته است.
قاآنی این کتاب را به خواهش یکی از بزرگان و به نام محمد شاه قاجار در ۱۲۱۵
خورشیدی تألیف کرده که حاوی ۱۲۱ حکایت متنوع بزرگ و کوچک است و با یک فصل
در نصیحت به پادشاهان خاتمه می یابد. لحن عمومی این کتاب، به قصد تعلیمات است و
مؤلف می خواسته تا از همه حکایات آن نتیجه های اخلاقی بگیرد اما نه تنها هیچ نتیجه
اخلاقی از آنها گرفته نمی شود؛ بلکه بسیاری از حکایت های آن، بسیار بی پرده و بی ادبانه
است.! حکایت های دیگری هم که تا حدی مؤدبانه نوشته شده؛ بیشتر موضوعاتی پیش پا
افتاده است که پیش از او بارها با عباراتی شیواتر و فصیح تر گفته و نوشته شده است.د ر
«پريشان» معنا تحتالشعاع لفـظ قـرار دارد .
نمونهاي از حكايات مسـتهجن «حكايـت تـوانگر بخيـل، «و حكايـت «سـاده روي ساده لوح، »
هستند.
دیوان قاآنی به خط میرزا محمدرضا کلهر از استادان خط آن زمان تحریر شده است و
کامل ترین دیوان قاآنی است که نزدیک به ۲۱ تا ۲۲ هزار بیت را شامل می شود .
شهرت قاآني به سبب صراحت گفتار، سادگي اشعار و مضامين تازة اوست.
وی در سال ۱۲۷۰ در تهران بدرود زندگانی گفت و در حرم شاه عبدالعظیم در ری به
خاک سپرده شد .


نمونه آثار


چه شیرین گفت خسرو این عبارت
که نبود وصل شیرین بی‌مرارت
سرم را در ره وصل تو دادم
که بی‌سرمایه صعب افتد تجارت
سزد گر زندهٔ جاوید مانم
که مرگ آمد ندیدم از حقارت
مرا تهدید کشتن چون کند دوست

به عمر جاودان بخشد بشارت
برون نه از دل سوزان من پای
که می‌ترسم بسوزی از حرارت
که دارد فرصت خونخواری تو
که صدتن می کشی از یک اشارت
به زلف و خال و خط بردی دلم را
سپه را حکم فرمودی به غارت
مجو در گریه قاآنی صبوری
که نتوان کرد در دریا عمارت


دل شکسته من آهش ار اثر دارد
دعاکنم که خدایش شکسته‌ تر دارد
ز سیم اشک و زر چهره‌ام توان دانست
که شهر عشق گدایان معتبر دارد
مراست خانه بیابان و دل ز خون دریا
تو عشق بین که مرا میر بحر و بر دارد
دلم به زلف تو آهی کشید و جانم سوخت
درست شد که به شب آه دل اثر دارد
به چشم سرمه کشد یارب این بلای سیاه
ز بهر مردم مسکین چه در نظر دارد
بدین امید دلم در رهت به خاک افتاد
که خم شود سر زلفت ز خاک بر دارد
چنین که زلف تو از ناز سر فکنده به پیش
محققست که بس فتنه زیر سر دارد
سخن ز سنبل و نرگس مگوی قاآنی

که زلف و چشم بتان حالت دگر دارد

نمونه ترجیع بند


…ساقیا می ده که می در جسم جان می‌پرورد
قالب خاکی چه باشد کاسمان می ‌پرورد
باده گویی از دم روح‌القدس دارد نژاد
زانکه در تن دم به دم روح روان می ‌پرورد
ناشده از لب فرو پیدا شود رنگش‌ ز چشم
لاله‌ای بین کاو به نرگس ارغوان می‌پرور…


نمونه قطعات


گل عزیزست هرکجا روید
خواه در راغ و خواه درگلشن
خار خوارست هر کجا باشد
خواه در باغ و خواه درگلخن


ای پسر در کار دنیا تا توانی دل مبند
کز پی هر سود او چندین زیان آید تو را
چند گویی شب بهل کز می دماغی تر کنم
صبحدم ترسم خماری ناگهان آید تو را