دکتر غلامعلی بهبهانی – پژوهشگر


بطوریکه میدانیم سلسله صفویه بدست محمودافغان که رئیس یکی ازایلات تابع ایران بود
برچیده شد. ایرانیان برای بازیافتن سلطنت ازدست رفته خود قیام کردندوبه سرداری یکی
ازمردان شجاع بنام« نادر »دوباره افغان هاراازایران بیرون کرده وبازسلطنت گذشته رابه
دست اوردند. نادرگرچه شجاع ودراول بسیارباتدبیربود،ولی درطول سلطنت وی به غروری
بی حد دچارشد. وی به هیچکس رحم نداشت وبسیارمستبد بود. دراثراین استبداد زیاده ازحد
وخود خواهی ؛ مردم ازوی روی گردان شدندوچون به مردم اعتنائی نداشت، بالاخره اورا
کشتند تاشاهی بهترپیداشود. اما دران وقت چون ایلات تحت نظرایران به سوی خودخواهی
میرفتندونادرهم جانشینی نداشت هریک برای خود دعوی سلطنت داشتندوتمام سرداران
زیردست نادربایکدیگردرجنگ شدند ویکدیگرراازبین می بردند تادراخرکه فقط سه رئیس

طایفه به نامهای: ازادخان، محمدحسن خان قاجاروکریم خان ماندندوان سه طایفه هم باهم
درزدوخورد بودند تابالاخره «کریم خان زند »برهمه فایق شد وپادشاهی راگرفت.
کریم خان صفات خوبی داشت یکی اینکه نام پاد شاهی برخود نگذاشت وخودرا وکیل الرعایا
یعنی نماینده مردم خواند. جانب مردم رابسیارداشت وهمان معنی دموکراسی اروپائی را
انجام می داد. وی برای خودجانشینی معین نکرد،درحالیکه پنج پسرداشت وگفت مردم
خودشان هرکسی راکه خواستندبعدازمن به جانشینی من انتخاب کنند. وی پس ازتسخیر ایالت
اصفهان، کرمان، ومازندران وخراسان ویک پارچه کردن ایران، موصل وبصره را نیزفتح
نمودوضمیمه کشورخودساخت. شهرهارا اباد نمودوشیرازرا پایتخت خود قرارداد. خراسان
رابه شاهرخ که یکی ازنوادگان صفویه وکورهم بودواگذارکردواورابه حکومت انجامنصوب
نمود. درشهرشیرازمکتب خانه، حمام، بازار، ساخت وانجا را بسیاراباد نمود. مقبره های
سعدی وحافظ راتعمیرنموده ازنوساخت ونام شعرا را زنده کرد. اوبامردم درکمال عدالت
رفتارمی نمود. اوبا انکه سواد درستی نداشت مردم رابه احداث مکتب خانه ترغیت می نمود.
مدت ۲۶ سال سلطنت کردومردم درموقع اوهمه دررفاه بودندوتجارت رابرقرارکرد.
باممالک دیگرتجارت ایران را برقرارنمودکه حتی رضاشاه ازاین روش اوتمجید می
نمودوازاوتقلیدمی کرد. درزمان پادشاهی اومردم کاملا راضی ازحکومت بودند.

اوتعریف می کند: زمانی که یک سربازعادی وبی چیزبوده است ؛زینی می رباید . صاحب
زین بعدازین سازمطالبه می نمایدوچون زین پیدانمی شودمی خواستند زین فروش رااعدام
نمایند. ومالی نداشته ، ازیک زین فروش که زینی مطلابرا ی تعمیرداشته ومتعلق به یک
خارجی بوده (مسلم است که زندگی انها بااعدام زین فروش همه چیزانها ازبین میرفته
است.) اوازاین بابت نگران می شودوزین رانزد زن ان زین فروش برده وپس می دهد وان
خانواده راازمشکلی که داشتنند نجات می دهد. اوعقیده داشت که خداوند به اوزین های
زیادی خواهد دادوهمینطورهم که اوفکرمی کرد شد.

بازدرباره اوتعریف می کنند که وقتی شاه شد شخصی پیش اوشکایت اورد که مالش
رادزدیده اند. اومیپرسد که چراچنین شد ه واوگفت که خواب بوده است ومال اورادزدیده اند.
اوگفت که همین سزای توست که خواب بودی ومالت رابرده اند.! اوگفت که من فکرمی
کردم که توبیدارهستی وچون شاه هستی مال مرامی پیمائی. کریم خان ازجواب ان مرد
درمانده شدودستورداد ازخزانه مال اورابه وی پس بدهند. دریافتن دزدهم اقدام کنند.

زنده است نام فرخ نوشیروان به عدل / کرچه بسی نماند که نوشیروان نماند.

زمانی علمای شیرازبه اومراجعه کرده واظهارداشتند محله روسبی هادرشیرازبازشده واین
امرخلاف اسلام میباشدودستوردهیدانجارابه بندند. وی گفت به این امرتوجه خواهد شد. سپس
انهارابه شام دعوت کردودستورداد به انها غذای زیاد که مدرباشدبدهند. پس ازان که ان
اشخاص مجبوربه قضای حاجت بودند، چون تمام درها بسته بودانهامجبورشدندکه به سختی
ازجوراب یالباس های زیرخوداستفاده نمایند.
صبح که برای تشکروخداحافظی رفتند درعین تشکرازاین مقوله که به اشتباه قراول ها
تعبیرشد مراتب رابه عرض رساندند. کریم خان گفت اکنون معلوم شد که ابریز ومستراح هم
درهرخانه لازم است . بنابراین ترتیب این موردهم یکی ازلوازم شهرمی باشد که مثلا درمقابل
افرادی این هم یک حفاظ برای زن های نجیت شماباشدوگرنه امکان دارداشخاصی برای دفع
این غریضه طبیعی مجبوربه تجاوز به هم جا شوند .