دکتر گوهر نو – پژوهشگر


اقبال پژوهشگری‌ منتقد، روشمند، با انصاف‌ و وجدان‌ علمی‌، مهربان‌، دلسوز ؛
سپاسدار محبت‌ دوستان‌، قانع‌ و نازک‌ طبع‌ بود.
عباس اقبال آشتیانی مورخ ، ادیب ،نویسنده و مترجم معاصر ایرانی است . او فرزند
محمدعلی آشتیانی در سال ۱۲۷۵ خورشیدی در آشتیان متولد گردید . پس از آموختن دروس
ابتدایی در سال ۱۳۲۸ قمری به تهران آمد و ابتدا در مدرسهٔ شرکت گلستان و سپس در
مدرسه دارالفنون تحصیل کرد. پس از فراغت از تحصیل در دارالفنون به معلمی در همان
مدرسه انتخاب شد و معاونت کتابخانهٔ عمومی معارف را نیز به عهده گرفت. پس از تأسیس
دارالمعلمین عالی با توجه به درخشندگی خاصی که در دارالفنون از خود نشان داده بود،
برای تدریس دعوت شد و سال‌ ها تدریس ادبیات، تاریخ و جغرافیا در دارالمعلمین عالی و
همچنین در مدارس نظام و علوم سیاسی بر عهدهٔ او بود. اقبال سمت معلمی در مدرسهٔ نظام
را هم به‌عهده داشت و در سال ۱۳۰۴ با سمت منشی هیئت نظامی ایران به پاریس رفت، و
در آنجا به مطالعه و تحقیق در کتابخانه ‌ها و تکمیل دانش خود ادامه داد و دورهٔ لیسانس
ادبیات را نیز در دانشگاه سوربن گذراند.


پس از بازگشت به ایران از ابتدای تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ به استادی دانشگاه
برگزیده شد. در سال ۱۳۱۷ به عضویت فرهنگستان ایران انتخاب گردید، اما بارها مخالفت
صریح خود را با نحوهٔ کار فرهنگستان اعلام کرد. از سال ۱۳۲۳ تا ۱۳۲۸ مجله یادگار را
در تهران منتشر نمود و نیز به تأسیس انجمن نشر آثار ایران مبادرت ورزید که نشر متون
کهن فارسی را در نظر داشت. در سال ۱۳۲۸ ، با سمت رایزن فرهنگی ایران در ترکیه
به آنکارا رفت. در بهار ۱۳۳۳ در کنگرهٔ هزارهٔ ابن سینا در تهران حضور یافت . در ۲۱
آبان‌ماه ۱۳۳۴ در حالی که متصدی سمت رایزنی فرهنگی ایران در ایتالیا بود در شهر رم
در ۵۹ سالگی درگذشت.
عباس اقبال طی سال ‌های فعالیت نویسندگی خود تعداد پرشماری مقاله در زمینه‌های ادبی،
تاریخی و اجتماعی از خود به یادگار نهاد. این مقاله‌ها در مجله‌هایی چون بهار، دانشکده،
مهر، ایرانشهر، ارمغان، یغما، فروغ و تربیت انتشار یافت. خود او مجلهٔ یادگار را تأسیس
کرد و به مدت پنج سال از ۱۳۲۳ تا ۱۳۲۸ انتشار داد که در میان معدود نشریات ادبی و

تاریخی آن زمان کاملا متمایز است. عباس اقبال آشتیانی را بنیان ‌گذار مقاله ‌نویسی به
معنی فنی آن در ایران دانسته‌اند.
اقبال و دیگر نویسندگان چون او این نكته را دریافته اند كه با مردم باید به زبان مردم
سخن گفت و تكلف از هر سو كه باشد تكلف است چه عربی مآبی و چه سره‏ نویسی و
سخن متكلّف سخن دل نیست و سخنی كه از دل برنیاید، بردل نخواهد نشست .
دبیر سیاقی می گوید :«عباس اقبال آشتیانی از نخستین مردان قرن اخیر است که با روش
صحیح و علمی و روشمند، در رشته‌ای چند از علوم و فنون، خاصه در تاریخ، جغرافیا و
تمدن جدید، کتابهای سودمند تألیف کرده است و بیشترین امتیاز او علاوه بر خدمات گرانبها
در حیطه‌ی فرهنگ و تاریخ – پیشرو بودن در تحقیق به روش جدید علمی در ایران است.
اقبال زمانی قلم به دست گرفت و تحقیق در راهی ناشناخته و ناهموار را آغاز نمود که هیچ
هدف و برنامه‌ی مشخص تحقیقاتی در کار نبود، او و معاصرانش از جمله ملک‌الشعرا،
بدیع الزمان فروزانفر، علامه محمد قزوینی و… با مجموعه آثاری که منتشر ساختند،
تحقیقات ایرانی را برنامه ‌ریزی کردند.»
عمق و موشکافی در کنار ساده ‌نویسی، روانی و استواری عبارات و دلنشینی تعبیرات از
ویژکی های کارهای اقبال آشتیانی است.
نخستین کتابی که از او منتشر شد دورهٔ تاریخ عمومی برای سال اول دبیرستان بود. عباس
اقبال در شمار نخستین پژوهشگرانی است که شیوهٔ ساده‌نویسی و تصحیح متون در ایران
بعد از مشروطیت را دایر کردند. شیوهٔ اقبال در تاریخ ‌نویسی شیوه‌ای التقاطی است، بدین
معنی که امانت تاریخ‌ نویسان قدیم ایرانی و اسلامی را با روش انتقادی مورخان غربی توام
ساخته‌است. بخصوص در نوشتن تاریخ ایران، هدف اقبال به گفتهٔ خودش آگاه ساختن
ایرانیان به سابقهٔ درخشان کشور اجدادی خود و وضع جغرافیایی سرزمین ایران است. در
روزگاری که اقبال به نوشتن تاریخ برای دورهٔ متوسطه پرداخت، گذشته از گروهی بسیار
معدود، شیوهٔ رایج، بیشتر شیوهٔ مورخان و متکلفان دوران قاجار بود. دورهٔ تاریخ عمومی
برای کلاس ‌های متوسطه دارای چنان اعتباری بود که تا سال ‌ها بعد آنچه تاریخ عمومی
برای مدارس ایران نوشته شده تقلید از کتاب او بوده‌است.
علاقه او به زبان فارسی،‌او را به پاسداشت حریم زبان وا می ‌داشت، همواره مخاطبان و
شاگردان خویش را به آموختن دقیق زبان فارسی وا می ‌داشت تا نوشته‌های ایشان دقیق
باشد.

اقبال می گوید :« قوت حیات و موجبات بقاء و ثبات یک زبان در قوت افکار و لطف کلام
و تأثیر بیان شعرا و نویسندگانی است که آثار خود را به آن زبان نوشته و با دمیدن روحی
از معانی پرمغز و لطایف و ذوقیات در کالبد لغات و جملات، به آن زندگی جاوید بخشیدند.
کلامی که فصیح، یعنی درست و لطیف و خالی از عیوب صرف و نحوی و رکاکت و بلیغ،
یعنی دلپسند و وافی به ادای مقصود و معنی و در ایجاز در مقام اعجاز باشد، همه وقت
جاوید است ؛ و هر ملتی که به این قسم کلام تکلم می‌کند و در حفظ و حمایت آثار زیبا و
مطبوع آن می ‌کوشد، هرگز فانی و در ملل دیگر مستحیل نمی ‌شود، ولو اینکه موقتاً
استقلال سیاسی و اقتصادی خود را از دست داده باشد.»

آثار:


از وی آثار زیادی بر جای مانده است از جمله: تاریخ اکتشافات جغرافیائی و تاریخ علم
جغرافیا، تاریخ ایران از بدو خروج چنگیز تا ظهور امیر تیمور، جغرافیای ایران در
خارجه، خاندان نوبختی، خدمات ایرانیان به تمدن عالم .
ترجمه‌ها: تاریخ مختصر ایران، تألیف پاول هرن؛ یادداشتهای ژنرال گاردان در ایران؛
ناپلئون و اسلام؛ یادداشتهای ژنرال تره زل.
تصحیح متون: دیوان معزی؛ حدائق السحر؛ بیان ادیان؛ تجارب السف.
از آثار دیگر: کلیات علم جغرافیا (1312)؛ تصحیح معالم العلماء متن عربی تألیف ابن شهر
آشوب (1313)؛ تصحیح تبصره العوام فی معرفه مقامات الانام منسوب به سید مرتضی ابن
داعی حسین رازی (1313)؛ تصحیح شاهنامه فردوسی (1314)؛ کلیات جغرافیای
اقتصادی (1315)؛ تصحیح کلیات دیوان عبید زاکانی (1321)؛ ترجمه سه سال در دربار
ایران تألیف دکتر فوریه (1326)؛ مطالعاتی درباره بحرین و جزایر و سواحل خلیج‌ فارس
(1328)؛ تاریخ مغول (1328)؛ تصحیح مجمل التواریخ (در تاریخ انقراض صفویه و
وقایع بعد) تألیف میرزا محمد خلیل مرعشی صفوی (1328)؛ تصحیح شرح قصیده عینیه
(ابن سینا) در احوال نفس (1333)؛ تصحیح ذیل بر سیر العباد سنائی از حکیم اوحد الدین
طبیب رازی (1334)؛ تاریخ مفصل ایران از استیلای مغول تا اعلان مشروطیت (1312)
(تاریخ ایران در صدر اسلام تا استیلای مغول (1318)؛ کلیات تاریخ تمدن جدید در اروپا
و ایران و سه جلد کتاب تاریخ عمومی و تاریخ ایران برای دبیرستانها.