تاریخچه ساز تار
تار از جمله ساز هایی است که ایرانی ها مبتکر آن بوده اند .تار از سازهای زهی است که با زخمه
نواخته میشود. تار در ایران و برخی مناطق دیگر خاورمیانه مانند افغانستان، تاجیکستان، جمهوری
آذربایجان و ارمنستان و گرجستان و دیگر نواحی نزدیک قفقاز برای نواختن موسیقی کلاسیک این
کشورها و بخش ها رایج است.
واژه تار خودش در فارسی به معنی رشته است. تار در لغت ایرانی به معنی زه، سیم و از لحاظ ساز
شناسی از گروه سازهای زهی مضرابی است.بنابر روایتی تار از زمان فارابی(حدود سال ۲۶۰ هجری
– سال ۳۳۹ هجری) موسیقیدان معروف ایرانی وجود داشته و بعد از وی توسط صفی الدین ارموی و
دیگران به سمت کمال پیش رفته است
آخرین اصلاحات توسط درویش خان استاد موسیقی ایرانی(۱۲۵۱تهران_۲ آذر ۱۳۰۵تهران) با افزودن
سیم ششم جهت تکمیل و وسعت دامنه صوتی تار انجام پذیرفته است. تار دارای ۲۸ پرده است (یعنی
کمتر از سه اکتاو). آخرین الگوی منحصربهفرد ساخت تار نیز متعلق به سازگر مشهور ایرانی استاد
یحیی دوم(۱۲۵۴-۱۳۱۰ه. ش) میباشد چه به لحاظ شاخص فنی و چه از لحاظ ذوقی همچنان که گره
چوب را به شکل متقارن روی کاسه تار (در اصطلاح چهار گل) طراحی می نموده است. جنس چوب
کاسه تار از درخت توت، دسته آن گردو میباشد.
اما ثبت ساز تار در یونسكو به نام جمهوری آذربایجان، علاقه مندان را به تامل وامی دارد كه چرا این
ساز كه متعلق به فرهنگ ایران است به نام كشوری تازه تاسیس ثبت جهانی می شود .

:
نواختن تار ظرافت خاصی می طلبد و هنرمندان بر جسته ای چون : درویش خان , لطف
الله مجد؛ هوشنگ ظریف ؛جلیل شهناز و …با تبحر این ساز را می نواختند .در ذیل یه
معرفی استادجلیل شهناز چهره ماندگار می پردازیم:
جلیل شهناز، در سال ۱۳۰۰ در اصفهان به دنیا آمد. تقریباً همه اعضای خانواده وی با
موسیقی آشنایی داشتند و در رشتههای مختلف هنر از جمله تار، سه تار، سنتور و کمانچه
به مقام استادی رسیدند. پدرش «شعبانخان» علاقه وافری به موسیقی اصیل ایرانی داشت
و علاوه بر تار که ساز اختصاصی او بود، سه تار و سنتور هم مینواخت.
جلیل شهناز، از کودکی به موسیقی علاقهمند شد و نواختن تار را در نزد برادر بزرگ خود
حسین شهناز که به خوبی ساز مینواخت، آغاز کرد. پشتکار زیاد و استعداد شگرف جلیل
به حدی بود که در سنین جوانی از نوازندگان خوب اصفهان شد.
جلیل شهناز، علاوه برنواختن تار، که ساز اختصاصی او بود، با نواختن سه تار، ویلون،
سنتور، تمبک آشنایی داشت
وی در سال ۱۳۸۳ به عنوان چهره ماندگار هنر و موسیقی برگزیده شد. همچنین در ۲۷
تیر سال ۱۳۸۳، مدرک درجه یک هنری (معادل دکترا) برای تجلیل از یک عمر فعالیت
هنری به جلیل شهناز اهدا گردید. در سال ۱۳۸۷، محمدرضا شجریان، گروهی که با آن
کار میکرد را به افتخار جلیل شهناز، گروه شهناز نام گذاشت.
شهناز از نظر دیگر هنرمندان
حسن کسائی استاد نی می گوید : شناخت موسیقی کار هرکسی نیست. همه موسیقی را
گوش میدهند و دوست میدارند اما کسی که سره را از ناسره تشخیص بدهد و بتواند
درک مقاماتی را که استاد شهناز نواختهاند داشته باشد بسیار نادر است. همه ساز میزنند
و همه خوب ساز میزنند ولی قدرت نوازندگی و محفوظات و لحظات موسیقی که آقای
شهناز میدانند و اجرا کردهاند، چیزی که در دست همگان باشد نیست. قدرت آقای شهناز
در جواب دادن و دونوازی خارقالعادهاست. من ۶۰ سال با ایشان همنوازی کردهام و ساز
بنده با ساز شهناز گره خوردهاست.
محمدرضا شجریان استاد آواز می گوید: ساز شهناز در من زندگی میکند و من با ساز
شهناز زندگی می کنم. من تنها خوانندهای هستم که خودم را شاگرد جلیل شهناز میدانم.
ساز این نوازنده بی بدیل، یک ساز آوازی است.
داریوش پیرنیاکان: در تار نوازی شهناز با توجه به تمام نواندیشی هایش میتوان ردپای
ردیف و احاطه ایشان به ردیف را دید. جمله بندی شهناز به تمام معنا آوازی است، انگار که
یک خواننده آواز میخواند و شما میتوانید دنبالش کنید… جواب آوازهای شهناز از
شاهکارهای جواب آواز در موسیقی ایرانی است. او از تمامی امکانات ساز بهره میگیرد
و با قرینه سازی و سؤال و جواب های زیبا، قدرت و تکنیک را در خدمت زیبایی
میآورد. من با ساز ایشان به تارنوازی علاقمند شدم و به کارم ادامه دادم .
Recent Comments/نظرات اخیر