دکتر گوهر نو -پژوهشگر


پیش چشمت داشتی شیشه كبود
زان سبب عالم كبودت می نمود
« مولوی »


امروز هنگامیکه تعدادی از همکاران را جمع نموده و با آنها در مورد تلاش بیشتربرای تحقق بخشیدن
برنامه ها سخن می گفتم قیافه سر خورده همکاری توجهم را جلب نمود . گویی « ره به عالم معنی »
نبرده و در پریشانی و اضطراب و نا امیدی بسر می برد .مخاطب من دنیا را تیره و تاریک می دید . !
وقتیکه صحبت را با او آغاز نمودم سخنی جز از سرنوشت شوم و جهان ناپایدار حرفی نداشت و حاضر
نبودعینک دودی را از چشم خود بردارد و با واقعیت ها زندگی کند .! انگیزه ای برای همکاری با
دیگران نداشت .و انگار به سختی در این جمع ظاهر شده بود! . هریک از حاضران حرفی زدند و از
تلاش خود سخن گفتند وخاطر نشان ساختند ٫انگیزه برای انسان مانند سوخت برای خود رو است
.وقتیکه نوبت به این همکار افسرده و مایوس رسید گفت :

  • انگیزه ای برای خدمت ندارم !.و درونم مملو از زخم های عمیقی است که گذشت روزگار در من
    به وجود آورده تابلوپی از یاْس و بد بینی جلوم ظاهر شده است .!نقطه روشنی نمی بینم که بدان
    دل ببندم و کوشش کنم و…بطور کلی روحیه و منش من با این جمع سازگاری ندارد و در یک
    مسیر حرکت نمی کنیم و انگیزه ای در خود نمی بینم !؟
    به فکر فرو رفتم و تصمیم گرفتم در مور د« انگیزش » مطالبی را باز گو کنم تاهمگان ازآن مطلع
    گردند از دگر سو نقش منفی ممکن است چون قارچ سبز شود و سایرین بدان مبتلا گردند .
  • چون افراد منفی در اطراف ما قرار دارند و با سخنان منفی خود ذهن و افکار ما را خراب
    و پریشان نمایند و در نهایت ما تحت تاثیر آن افکار منفی قرار گیریم و مدتی بعد انگیزه ما
    برای رسیدن به اهداف مان ضعیف و از بین رود !
    باید اذعان نمود که بسیاری از انسان ها هنوز علایق خود را کشف نکرده اند، نمی دانند که در
  • چه زمینه ای استعداد دارند و تنها فکر می کنند کاری را که در حال انجام آن هستند به آن
    علاقمند هستند. تنها بر اساس این توهم اشتباه ؛ کاری که شروع کرده اند از آن خسته
    شده و رهایشان می کنند. از کارهای مهمی که همه ماباید به آن بپردازیم این است
    که کشف کنیم علاقه واقعی ما در چه زمینه ای است و تا زمانی که این کار را انجام ندهیم
    یک زندگی خسته کننده و کسالت باری را خواهیم داشت . بنابراین ابتداباید دید

  • انگیزش چیست ؟ :

تلاش برای درک علل رفتارهای ویژه انسان‌ها در کار موجب ارائهٔ نظریه‌ای تحت عنوان انگیزش شد.
از دید آلبرت اینشتین، ٪۱۰ نبوغ را الهام تشکیل می‌دهد و ٪۹۰ آن سخت‌کوشی است.
در بررسی انگیزش، به دو سؤال پایه‌ای باید توجه داشت :
1- چه چیزی موجب رفتار می‌شود؟
2- چرا شدّت رفتار تغییر می‌کند؟
برای توضیح اینکه «چه چیزی موجب رفتار می‌شود؟»، باید این پرسش را به بخش‌های جزئی‌تر
تقسیم کنیم:

  • چرا رفتار شروع می‌شود؟
  • پس از این‌که رفتار شروع شد چرا ادامه می‌یابد؟
  • چرا رفتار به سمت برخی هدف‌ها و به دور از هدف‌های دیگر گرایش دارد؟
  • چرا رفتار جهت خود را تغییر می‌دهد؟
  • چرا رفتار متوقّف می‌شود؟
    باید دانست ؛ کارکرد یک فرد، تابع توانایی‌ها و انگیزش او است. تمایل به انجام کار در گروی توانایی
    فرد است تا نیاز او تأمین شود. می‌توان انگیزش را بر حسب رفتار عملی تعریف کرد. نقش انگیزه در
    افزایش اعتماد به نفس نیز قابل انکار نیست. حس خوشایندی در وجودتان برای ادامه مسیر ایجاد می‌کند
    در حقیقت انگیزه یک پدیده روانشناختی است که به معنی نیاز و خواسته های افراد است و باید با یک
    طرح انگیزشی درگیر شوند. افکار منفی و جمله های منفی را وارد ذهن خود نکنیم، آن چه را که اهداف
    ما و آینده و رفتارهای ما را تحت تاثیر قرارمی دهد، ورودی های ذهن است.
    انگيزش نيز در لغت به معناي تحريک و ترغيب است. براي انگيزش تعريف هاي فراواني شده است.
    که به يکي از آنها بسنده مي کنيم: « انگيزش حالت رواني انسان است که او را در جهت خاصي تجهيز
    کرده، به انجام رفتارهايي مشخص وادار مي کند. » نکته ي مهم در اين تعريف، وجود حالتي دروني
    است که شخص را براي انجام کاري بر مي انگيزاند و مي توانيم آن را انگيزه بناميم که عاملي دروني به
    شمار مي آيد. بنابراين، انگيزه، عاملي دروني است که انسان را به حرکت وا مي دارد و انگيزش، حالتي
    است که بر اثر دخالت انگيزه به انسان دست مي دهد.

انگیزه چیست؟


زمانی که قصد دارید به آرزوها و اهداف خود برسید، مهم‌تر از هر چیز به انگیزه نیاز دارید. انگیزه
کلید رسیدن است. به عبارت دیگر انگیزه به شما کمک می‌کند تا با همه مشکلات و چالش‌های موجود
بر سر راه ‌تان مبارزه کنید و انرژی لازم برای سعی و تلاش بیشتر را به دست آورید.
انگیزه همان تلاش کردن، نوعی تمایل و انرژی درونی است که فرد برای فعال کردن و حفظ رفتار خود
برای رسیدن به هدف به کار می گیرد.

انگیزش به فرآیندهایی مانند نیاز، شناخت، هیجان، و رویدادهای بیرونی گفته می‌شود که به
رفتار، نیرو و جهت می‌دهند. نیازها با شرایط درونی فرد که برای ادامهٔ زندگی و رشد و سلامتی
ضروری است، مرتبط هستند. شناخت، عقاید، باورها، و رویدادهای ذهنی، انتظارات و خودپنداره را
شامل می‌شود که شیوه اندیشه را بیشتر نشان می‌دهد. هیجان، به صورت پدیده‌های ذهنی، زیستی،
هدفمند و اجتماعی و چند بعدی هستند .رویداد بیرونی، مشوّق‌هایی است که رفتار فرد را نیرومند
می‌سازد و به سمت رویدادهایی هدایت می‌کند. گرچه ممکن است این رویدادها از پیامدهای مثبت یا
آزاردهنده خبر دهند.!
تمام کار هایی که در ایام فراغت انجام می دهید ؛ همگی از انگیزه های درونی شما سر چشمه می
گیرد .


معنی انگیزه چیست؟


واژه انگیزه، به معنای آمال، نیازها، آرزوها و آن چه را که انسان می خواهد یا نیرویی است که در
درون افراد در حال حرکت است. این روندی است که برای تحریک کردن مردم به جهت دستیابی به
اهداف اقداماتی را انجام می دهند.
در زمینه اهداف کار، عوامل روانی باعث تحریک رفتار مردم می شود. مثلا:

  • تمایل به پول
  • موفقیت
  • شناختن
  • رضایت شغلی
  • کار گروهی و غیره
    همانطور که به بررسی تعریف انگیزه در روانشناسی پرداختیم باید انواع انگیزه را هم ذکر کنیم. به طور
    کلی انگیزه در روانشناسی به ۲ نوع تقسیم می شود:

-انگیزه های درونی
-انگیزه های بیرونی
انواع انگیزه های درونی
انگیزه های درونی بر اساس معیارها و باورهای درونی شکل می گیرند.این نوع از انواع انگیزه توسط
میل و خواست درونی افراد ایجاد می شوند
برای مثال فردی به نام محمد برای رسیدن به هدفی که برای او بسیار مهم است در خود انگیزه ایجاد می
کند. این انگیزه ها می توانند تصویر سازی های بعد از رسیدن به هدف باشند و یا هر موضوع دیگر.

در کل مانند« اشتیاق،» این نوع انگیزه را خود فرد ایجاد می کند، چون رسیدن به آن اهمیت بسیاری
برای او دارد و تفاوت زیادی در زندگیش ایجاد می کند.
این نوع انگیزه که به آن انگیزش هم گفته می شود، برای ایجاد تغییر مثبت در زندگی فرد، توسط خود او
انجام می گیرد و نیاز به هیچ عامل بیرونی نیست. مثلا:
انگیزه برای کسب درآمد بیشتر
انگیزه برای رسیدن به اندام ایده آل
انگیزه برای تحصیل و رشد علمی
انگیزه تشکیل خانواده و موارد دیگر

انواع انگیزه های بیرونی


بر خلاف انواع درونی، انگیزه های خارجی توسط عاملی بیرونی در فرد ایجاد می شوند.
برای نمونه بیژن توسط همسرش تحت فشار قرار می گیرد که ورزش را شروع کند، چون جدیدا تناسب
اندامش را از دست داده است
این فشار روانی همسر بیژن، نوعی انگیزه بیرونی است تا او دوباره ورزش را شروع کند و به اندام
مورد نظرش دست پیدا کند. چون این انگیزه توسط نیرویی بیرونی اعمال شده است پس از انواع انگیزه
بیرونی می باشد.
از این به بعد تمام انواع انگیزه در زیر یکی از زیر مجموعه های انگیزه های بیرونی و درونی قرار می
گیرند به عنوان مثال:


انگیزش شغلی


حالتي درفرد که وی را به انجام رفتار و عملی خاص متمایل می سازد، انگیزه شغلی مجموعه ای از
عامل های انرژی زا است که فرد را به شغلش متمایل می سازد.
انگیزه اغلب می تواند به عنوان یک ابزار برای پیش بینی رفتار استفاده شود، که در بین افراد بسیار
متفاوت می باشد و اغلب باتوجه به توانایی ها و عوامل محیطی بر رفتار و عملکرد فرد تاثیر گذار می
باشد.
بر طبق توافق نظر اندیشمندان انگیزش شامل سه فرآیند روانی است: تحریک، جهت و شدت.

  • تحریک و تشویش چیزی است که باعث آغاز عمل می شود .این نیاز یا تمایل فرد برای شروع
    بخش گمشده ای از زندگی فرد به صورت کلی یا جزئی و یا زمانی است.
  • جهت به مسیر کارکنان در انجام اهداف تعیین شده برای خود اشاره دارد.
  • شدت که میزان انرژی کارکنان در عملکرد شغلی را نشان می دهد. سطح شدت بر اساس اهمیت
    و دشواری هدف متفاوت است.
  • یکی از مهم ترین وظایف مدیریتی، ایجاد تمایل بین کارکنان است تا بتوانند بهترین توانایی ها را
    داشته باشند
    زندگی در جریان است، چه بخواهیم چه نخواهیم اتفاقات خوب و بد وجود دارند و این ما هستیم که باید
    پرانرژی روزهای خوب و بد را بگذرانیم..(هیچ وقت اجازه نده کسی بهت بگه نمی تونی کاری رو انجام
    بدی)
    در ادامه این مقاله چند سخن ارزشمند در مورد نقش انگیزه در موفقیت را برایتان بیان می کنیم. تا افراد
    مایوس بخوانند و در افکار و عقاید خود تجدید نظر کنند :
    راپاپورت معتقد است که انگیزه یک نیروی اشتها آور درونی در انسان ها است. آلپورت هم انگیزه را
    یک نیروی درونی می داند که رفتار و تفکر فرد ناشی از آن است
    مازلو روانشناس معروف ریشه بسیاری از رفتار ها را در انگیزهایی از قبیل خود آگاهی و تحقق توانایی
    هاای به القوه خویش می بیند .
    بزرگترین ریسک، ریسک نکردن است!
    در این دنیا که به سرعت تغییر می کند، تنها استراتژی که شکست را تضمین می کند، ریسک نکردن
    است
    “مارک زاکربرگ”

اگر جاده ای پیدا کردید که هیچ مانعی در آن نبود به احتمال زیاد آن جاده به جایی نمی رسد
“فرانک کلارک”
من ترجیح می دهم افسوس بخورم که چرا آن کار را انجام دادم تا اینکه افسوس بخورم کاش آن کار را
انجام می دادم!
“لئو تولستوی”
من برای ماه‌ها و سال‌ها فکر می‌کنم و فکر می‌کنم.نود و نه دفعه نتیجه‌ام غلط است.بار صدم به نتیجه
درست می‌رسم.
آلبرت انیشتین
موفقیت این نیست که هرگز اشتباه نکنیم بلکه یعنی یک اشتباه را دوباره تکرار نکنیم
“جرج برناد شو

وقتی چیزی را از دست می دهید، درسی را که از آن گرفته اید از دست ندهید. “آنتونی رابینز”
«ظرفیت انسان برای پذیرش امید، شگفت‌انگیزترین حقیقت زندگی است. امید، برای بشر یک مقصد
واضح مشخص می‌کند و انرژی لازم را برای شروع کردن به او می‌دهد »
– نورمن کازین، نویسنده و روزنامه‌نگار آمریکایی می گوید :
آدم های موفق، همیشه به دنبال فرصت هایی برای کمک به دیگران هستند
افراد ناموفق همیشه می پرسند :
این کار، چه سودی برای من دارد؟
“برایان تریسی”
وقتی دائم بگویی گرفتارم، هیچ وقت آزاد نمی شوی وقتی دائم بگویی وقت ندارم، هیچوقت زمان پیدا
نمی کنی وقتی دائم بگویی فردا انجامش می دهم، آن فردا هیچوقت نمی آید! “افلاطون”
افرادی که دارای انگیزه بالایی در زندگی هستند، سعی می کنند ارتباطات بهتر و بیشتری هم با افراد
دیگر داشته باشند. زیرا آنها دارای هدف های مهمی هستند و برای رسیدن به آن اهداف مدام در حال
تحقیق و جستجو هستند. این افراد در ارتباط با دیگران هم دارای انگیزه و شور بسیار زیادی هستند. به
طوری که انرژی خود را به دیگران هم وارد می کنند.بزرگ‌ترین ضعف ما در تسیلم‌ شدن نهفته است؛
“ادیسون”می گوید :همیشه مطمئن‌ ترین راه برای موفقیت، تلاش دوباره خواهد بود!
ترس از شکست مانع بسیار بزرگی است که انسان را از رسیدن به هدفهایت باز می دارد
بهر حال باید با عزمی راسخ با مشکلات مواجه شد و از آن نهراسید .


مولانا در شعری که سر آغاز این مقاله بود می گوید ٫ نگاه آلوده، همه چیز را آلوده
می‌بیند و برای رفع شدن این آلوده بینی، باید آلودگی نگاهت را بزدایی:
پیش چشمت داشتی شیشه کبود
زان سبب عالم کبودت می‌نمود
گر نه کوری این کبودی دان ز خویش
خویش را بد گو مگو کس را تو بیش
به همین دلیل است که مولانا معتقد است اگر درون انسان صفا پیدا کند، دیگر به کسی
حمله نمی‌کند.

هر که را بینی شکایت می ‌کند
که فلان‌کس راست طبع و خوی بد
این شکایت ‌گر بدان که بدخو است
که مر آن بدخوی را او بدگو است