ای پدر ای با دل من همنشین
ای صمیمی ای بر انگشتر نگین
ای پدر ای همدم تنهاییم
آشنایی با غم تنهاییم

روز پدر بهانه ای است برای بزرگداشت پدرها . در بسیاری کشورها روز پدر، سومین یکشنبه ماه
ژوئن در نظر گرفته شده‌است.

در دوران زندگی نقش پدر در دلها جای ویژه ای دارد که دیگری جای او را نمی گیرد، آن موجودی كه
دلها به عشق او زنده است، و هرگز این عشق غروب نمی کند. به عبارت دیگر پدر نام پر آوازه و با
شکوهی است که پیوسته طنین آن قلب هر فرزندی را به تلاطم می اندازد و خاطر را خشنود می کند.
از پدر می آموزیم چگونه سبکبال زندگی کنیم و سختی و مرارت های حیات را تحمل نماییم. پدر نقش
سازنده ای در حیات آدمی ایفاء می کند.
سعدی سخنسرای بزرگ وطنمان (ایران ) داستان زیبایی در کتاب خود گلستان نقل می کند و می گوید:
حکیمی پسران را پند همی داد که جانان پدر هنر آموزید که ملک و دولت دنیا را اعتماد نشاید وسیم و
زر در سفر برمحل خطرست یا دزد بیک بار ببرد یا خواجه به تفاریق بخورد اما هنر چشمۀ زاینده است
و دولت پاینده اگر هنرمند از دولت بیفتد غم نباشد که هنرمند در نفس خود دولتست .هرجا که رود ،قدر
بیند و در صدر نشیند و بی هنر لقمه چیند و سختی بیند.»

شاعر بزرگ وطنمان در جای دیگردر مورد پدر می فرماید:
مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم
که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم
پدرم ! با تو زندگی شروع و بی تو زندگی به یک زندان وحشت انگیز تبدیل می شود .
پدرم تو بهار آرزوها و امید های منی . تو سکاندار خانواده ای.
روزت مبارک

خیال پدر

سهراب سپهری

شب بودوماه واختر و شمع ومن وخیال
خواب از سرم به نغمه مرغی پریده بود
در گوشه اتاق فرو رفته در سکوت
رویای عمر رفته مرا پیش دید ه بود
در عالم خیال به چشم آمدم پدر
کز رنج چون کمان قد سروش خمیده بود
موی سیاه او شده بود اندکی سپید

گویی سپیده از افق شب دمیده بود
یاد آمدم که در دل شبها هزار بار
دست نوازشم به سر و رو کشیده بود
از خود برون شدم به تماشای روی او
کی لذت وصال بدین حد رسیده بود
چون محو شد خیال پدر از نظر مرا
اشکی به روی گونه زردم چکیده بودا