در قرنی زندگی می کنیم که ناهنجاری های زندگی آرامش را از انسانها سلب نموده و توجه
متخصصین را بدان معطوف کرده است . اغلب مردم از زندگی دل خوشی ندارند و به علل مختلف از
واقعیت  می گریزند.
اخیراٌ ۲۸متخصص برجسته جهانی در زمینه سلامت روان و اعصاب در نامه‌ای که نشریه معتبر
لنست )منتشر کرده از نگرانیشان برای ما مردم جهان سخن گفته اند ؛آنها نگران ترس‌ها، دلهره‌ها
و افسردگی هایی اند که در دنیای مدرن دامن ما را گرفته است.
بنا به تعریف سازمان بهداشت جهانی، بهداشت روانی و سلامت روان، فقط به معنای نبود اختلال روانی
نیست، بلکه بیشتر به نوعی سلامت ذهنی ارتباط دارد.

این سازمان، سلامت روانی را این گونه تعریف می‌کند: «سلامت روانی در درون مفهوم کلی سلامت
قرار دارد و سلامت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقش‌های روانی و جسمی، سلامت به معنای نبودِ
بیماری یا عقب‌ماندگی نیست.
در تعریف دیگری که مقبول بسیاری قرار گرفته است، انجمن کانادایی بهداشت روانی، سلامت روان را
در سه قسمت تعریف کرده است: بخش اول نگرش‌های مربوط به خود، شامل تسلط بر هیجان‌های خود
آگاهی از ضعف‌های خود و رضایت از خوشی‌های خود است.

بخش دوم، نگرش‌های مربوط به دیگران، شامل علاقه به دوستی‌های طولانی و صمیمی، احساس تعلق
به یک گروه، احساس مسوولیت در مقابل محیط انسانی و مادی است.
بخش سوم نیز نگرش‌های مربوط به زندگی است که خود شامل پذیرش مسوولیت‌ ها، ذوقِ، توسعهٔ
امکانات و علائق خود، توانایی اخذ تصمیمات شخصی و ذوقِ خوب‌کارکردن است؛ پس مشاهده می‌کنیم
این انجمن، سلامت روانی را در ارتباط با سازگاری محیط و نگرش‌های مربوط به خود و دیگران
تعریف می‌کند، اما به مفاهیم بیماری، آسیب‌شناسی و ناسازگاری ارجاع نمی‌دهد.
به آماری بر خورد می کنیم که باز سازمانهای سلامت روانی انتشار داده اند . بر اساس این آما ر
شیوع اختلالات روانی در جهان :
افسردگی ۳۰۰ میلیون نفر
اختلال دو قطبی ۶۰ میلیون نفر
زوال عقل ۵۰ میلیون نفر
.اسکیزوفرنی ۲۳ میلیون نفر ؛ می باشد
روانشناسان می گویند؛ شادابی، نشاط، لذت بردن از زندگی و هدفمندی مستلزم داشتن شخصیت سالم
است.
محققان دانشکده پزشکی« جان هایکینز »در آمریکا در این باره خاطر نشان می‌ کنند که از طریق
آشنایی با معیارهای سلامت روان و تطابق آن با ویژگی‌ های شخصی، تعامل با دیگران و محیط اطراف
،می توانیم تا حدودی عوامل آسیبزا به شخصیت سالم را شناسایی کرده و با اصلاح آن ها برای
بهره‌ مندی از یک شخصیت سالم تلاش کنیم.
بر اساس مقاله منتشر شده در مجله علمی نیچر، ; گوردن آلپورت  یکی از نخستین روانشناسانی بود که
توجه خود را به شخصیت سالم معطوف داشت.
از نظر آلپورت افراد سالم در سطح معقول و آگاه عمل می‌ کنند، از قید و بندهای گذشته آزاد هستند و از
نیروهایی که آن ها را هدایت می‌ کنند، کاملا آگاه هستند و می توانند بر آن ها چیره شوند.
راهنمای اشخاص بالغ، زمان حال،هدف‌ ها و انتظارهایی است که از آینده دارند. جنبه ی اساسی و
ریشهای شخصیت انسان را مقاصد سنجیده و آگاهانه، امیدها و آرزوهای وی تشکیل می دهند. این
اهداف در واقع انگیزه ی شخصیت سالم قرار می‌ گیرند و بهترین راهنما برای فهم رفتار کنونی انسان
هستند. وجود انسان در حقیقت بر داشتن هدف‌ های دراز مدت استوار است و این فاکتور مهم، انسان را
از حیوان، کودک را از سالمند و نیز در اکثر موارد، شخصیت سالم را از بیمار متمایز می‌ کند.
از نظر آلپورت، گسترش مفهوم خود، ارتباط صمیمانه خود با دیگران، امنیت عاطفی، ادارک واقع
بینانه، مهارت ها و وظایف، عینیت بخشیدن به خود و فلسفه یگانه سازندگی، هفت معیار شخصیت سالم
هستند.

در « بهداشت روانی » ثابت شده است که ( بیکاری ) و عدم فعالیت و اشتغال فکری موجب « خلاء
روحی » و دشمن سلامت روح است .افرادی که از فعالیت خلا ق و مفید باز مانند ، سر گرمی های
زیانمند دیگری برای خود فراهم می کنند.
نه تنها حفظ سلامت روح و پیشگیری از شبیخون ناراحتی های روانی ؛ نیازمند به سر گرمی و
فعالیت های فکری است ؛ بلکه همچنان ؛ لازمه استعداد ها و رشد شخصیت می باشد.
دکتر ناصر الین صاحب الزمانی روانشناس و روانکاو بزرگ ایران می گوید : « بهداشت روانی
امروز به سه عنوان خلاصه می شود:ا- نهضت اجتماهی۲- تئوری یا علم نظری ۳- فنی عملی » از.ابتلای به بیماری.
ایشان اضافه می کنند :بهداشت روانی مسوول نگاهداشت سلامت روانی و ریشه کن ساختن عوامل
بیماری زاو پیشگیری به بیماری های روحی است.
اکثر مردم نگران آینده ای نا مشخص اند و باید اضافه نماییم « نگرانی » گاه می تواند ناآگاه
باشد و سراسر رفتار شخص نگران را تحت الشعاع خود قرار دهد.
« کارن هورنای » روانکاو آلمانی می گوید :« برای ر وبرو شدن با مساٌ له نگرانی باید به سه
نکته توجه داشت:
چه چیز مورد تهدید قرار گرفته است ؟
چه چیز منشاٌ و موجب احساس خطر شده است .؟
چه چیز موجب احساس زبونی در برابر خطر شده است!
زیرا در نگرانی های عصبی و موهوم ، عموماٌ آنچه که موجب احساس ناتوانی و عجز از
مقاومت
مقاومت در برابر « خطر احتمالی» در بیمار است ، چیز دیگری غیر از « خطر واقعی » است »
عده دیگری از روانشناسان مانند « اریک فروم » ۲ علل اساسی نگرانی را ، علاوه بر عدم
رعایت اصول بهداشتی ، در جهان در سه نوع خلاصه می کنند:
نگرانی وجودی یا فلسفی
نگرانی اقتصادی
نگرانی تکاپوئی
نفس زندگی ، برای شخص هوشمند ؛ به خودی خود تولید نگرانی می کند . انسان هوشمند می
خواهد بداند که چرا به وجود آمده است ؟
نگرانی و اضطراب و تردید فیلسوفان و مردان بزرگی چون « خیام » بیشتر در اثر همین نگرانی است

از آمدنم نبود گردون را سود
وز رفتن من جلال و جاهش نفزود
وز هیچ کسی نیز دو گوشم نشنود
کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود . « خیام شاعر و فیلسوف ایرانی »

کوتاه سخن آنکه ؛ زندگی همچون دریاست . اگر بخواهیم در این دریا فرو نررویم، باید تلاش کنیم و
دست و پا بزنیم و راه سلامت نفس و ذهنیت خود را هموار سازیم.
وظیفه اساسی بهداشت روانی حفظ سلامت روح است . زیرا بدون آن محلی برای پرورش قوا و استعداد
های روحی باقی نمی ماند ..در بهداشت روانی به علل ناراحتی ها و گرفتاری های روحی می پردازد و
با شیوه ای موثر به مبارزه با آنها روبرومی شود و برای پیشروی انها اقدام  می کند.