باز نغمه مرغان بهاری در زیر آسمان شهر پیچید و یکسال دیگر از عمر من و تو سپری شد.

باز مرغان چمن نوای شادمانی  سر دادند و آغاز بهاری دیگر را مژده می دهند .

اینک نوروز و بهار در راه است و باید به استقبال آن بشتابیم .مرغان چمن آوای عشق ودلدادگی

سر می دهندو گل ها با عشوه و ناز به عاشقان خود کرشمه می فروشند .و ما نظاره گر گردش روزگاریم …

نوروز خجسته ، قرنهاست که چشم و دل بدان دوخته ایم و درهر نوروز چهره شادی و شادمانی

رابرپیشانی آن می خوانیم ودر خویش غوطه ور می شویم و خاطرات سال واپسین را مرور می کنیم

و در می یابیم : نوروز یعنی روز نو و روزگار نو. در این روزهاست که کارنامه سال گذشته را ورق

می زنیم و کردار و رفتار خود را می سنجیم و برای آینده طرحها و نقشه ها ترسیم می کنیم .

حال ببینیم پیشنیان  ما چسان با پدیده « نوروز » نگریسته و پیدایش آن چه زمانی بوده است :

محققین پیدایش نوروز را از سومر می دانند . سومر سر زمینی که اولین تمدن بشری در آنجا

به وجود آمد . نوروز از سومر به «اکد » و از اکد به «بابل و آسور » رسید . سپس از ایلامی ها

به هخامنشیان و ساسانیان و…راه یافت . به باور کردها قیام « کاوه آهنگر » و پیروزی بر ضحاک

« جشن نوروز » نامیده شده است .

برخی روایات می گویند رواج نوروز در ایران به سال۵۳۸ قبل از میلاد یعنی زمان حمله کوروش

  بزرگ به بابل باز می گردد.و برخی روایت ها از زرتشت به عنوان بنیان گذار نوروز نام برده اند .

در برخی از متن های کهن ایران از جمله فردوسی و تاریخ طبری ، جمشید و در برخی دیگر از متن ها

کیومرث به عنوان پایه گذار نوروز معرفی شده اند .

              « فردوسی » حماسه سرای بزرگ وطنمان می گوید : جم (یما)در حال گذشتن از آذربایجان

بر روی تخت جمشیدی « ارگ جمشید » در آنجا فرود آمد و با تاجی زرین بر روی تخت نشست

با رسیدن  نور خورشید به تاج زرین او ؛ جهان نورانی شد و مردم شادمان گردیدند  و آن روز را

روز نو و جم را جمشید نامیدند .

نوروز روز پیروزی بزرگ جمشید بر دیوان است که نماد پلیدی هایی چون ؛ سرما ،تاریکی ،

جهالت وخشونت بودند.در این روز جمشید جهان غیب را در جام «جهان نما» مشاهده کرد .

       کوروش بزرگ در سال ۵۳۸ میلادی نوروز را جشن ملی اعلام نمود . درزمان داریوش

اول مراسم نوروز در « تخت جمشید » یا به قول فرنگیها « پارسه » بر گزار می گردید

در دوره ساسانیان چند روز ( دست کم شش روز) طول می کشید و به دو دوره نوروز بزرگ

و کوچک تقسیم می شد .

در عهد ساسانیان نه تنها در پایتخت بلکه در ولایات نیز مراسم با شکوه مفصلی برای نوروز

به جا می آوردند.

 قسمت تاریخی شاهنامه در زمان ساسانیان هنگامیکه نامی از آتشکده برده می شود ،مکانی نیز

به نوروز اختصاص دارد .از جمله در زمان پادشاهی اردشی .

هم ایوان نوروز و کاخ سده. / به دیبا بیار است آتشکده