در گذشته در بسیاری از مناطق دنیا مردم بر این اعتقاد بودند که خداوند درون درخت زندگی می‌کند.!
با این وصف درخت برای آ‌ن‌ها از ارزش بالایی برخوردار بود. به همین خاطر بت‌های خود را چوبی
می‌ساختند و وقتی که به مشکلی بر می‌خوردند، به آن درخت دست می‌زدند و یا به بت‌های
چوبی‌شان ضربه می ‌زدند تا به قول خودشان خدا را بیدار کنند و از او بخواهند تا ایشان را در برابر
سختی‌ها و مشکلات و بلایا مراقبت نماید.!!
از این رو امروز هم مردم به شکلی خرافی برای دورماندن از اتفاقات بد و چشم‌ زخم، به چوب و
تخته‌ای می‌زنند تا به این طریق آن بلا را از خود دور کنند.!
البته منشا واقعی این عبارت نامعلوم است، اگر چه بسیاری از حدس و گمان ها دال بر این است که
می تواند منشایی دینی و مذهبی داشته و برگرفته از وجود افسانه هایی مبنی بر قرار گرفتن روح های
سرگردان در تنه ی درختان باشد.
این اتفاق در برخی از کشورها هم رایج است، از جمله در اسپانیا که مردم وقتی با یک گربه سیاه و یا
عدد سیزده روبرو می‌شوند، قطعه چوبی را لمس می‌کنند تا نگرانی‌ها و شومی‌ها از آن‌ها دور شود.!
عجب آنکه : دانشمندان دانشگاه شیکاگو طی تحقیقی به این نتیجه رسیدند که عکس‌العمل‌هایی به این
شکل می‌تواند در تخلیه انرژی‌های منفی از فرد و دورشدن اتفاقات ناخوشایند از انسان موثر باشد.!
کوتاه سخن آنکه : در ایران عقیده بر این است که هنگام تعریف از خوبی های کسی یا چیزی برای چشم
نخوردن به تخته یا وسیله چوبی می زنند. در ایران همچنین از این عبارت به نوع دیگری نیز استفاده
می شود. آنگاه که کسی خواب بدی دیده به او می گویند به زیر درختی به خصوص کنار تنه درخت
برود وخوابش را آنجا بازگو کند و به تنه درخت ضربه بزند!!