دکتر گوهر نو- پژوهشگر

در تاریخ وطن عزیزمان ،کشور بزرگ ایران ، مفاخر فرهنگی و فرهیختگان متعددی در زمینه های
مختلف وجود داشتند که هر یک آثار متعددی از خود به یادگار گذاشتند؛ علامه علی اکبر دهخدا یکی از
این مفاخر بزرگ ادبی است.

علامه علی اکبر دهخدا ؛ ادیب، لغت ‌شناس، سیاست ‌مدار و شاعر ؛ يکي از بنيانگذاران طنز در ايران
است.
علی اکبر دهخدا در سال 1257 شمسی در تهران متولد شد. پدرش «خانباباخان» که از ملاکان متوسط
قزوین بود، پیش از تولد دهخدا از قزوین به تهران آمد و در این شهر اقامت گزید . هنگامی که او ده ساله
بود پدرش در بروجرد فوت کرد. در آن زمان (غلامحسین بروجردی ) که از دوستان خانوادگی آنها بود
کار تدریس دهخدا را آغاز کرد و دهخدا تحصیلات قدیمی را نزد او آموخت.
در سال ۱۲۷۸ شمسی، درمدرسه علوم سیاسی وابسته به وزارت امور خارجه مشغول تحصیل گردید
و چهار سال بعد جزء اولین فارغ‌التحصیلان مدرسه سیاسی بود. طی این دوره با مبانی علوم جد ید و
زبان فرانسوی آشنا شد. پس از اتمام دوره مدرسه علوم سیاسی، دهخدا ، به خدمت وزارت امور خارجه
درآمد و در سال ۱۲۸۱ هنگامی که معاون‌الدوله غفاری به‌عنوان سفیر ایران در کشورهای بالکان
منصوب شده بود، دهخدا به‌عنوان منشی سفیر با او همراه شد. اقامت آن‌ها در اروپا بیش از دو سال در

اتریش بود. دهخدا از این دوره برای آشنایی بیشتر با زبان فرانسوی و دانش‌های جدید استفاده
کرد. او در سال ۱۲۸۴ شمسی به ایران بازگشت.

بازگشت دهخدا به ایران هم‌زمان با آغاز مشروطیت بود . در همین هنگام ۱۲۸۵ –  ۱۳۲۵ قمری
میرزا جهانگیرخان شیرازی و میرزا قاسم‌ خان تبریزی برای آغاز انتشار روزنامه صوراسرافیل که
خود بنیان‌گذار آن بودند از او دعوت به همکاری کردند. دهخدا از ابتدا نویسنده اصلی در صوراسرافیل
بود.
نخستین شماره این روزنامه هفتگی پنج‌شنبه هشتم خرداد ۱۲۸۶ و ۳۰ مه ۱۹۰۷ در هشت صفحه
در تهران منتشر شد. صوراسرافیل طی چهارده ماه بعدی با تعطیلی‌ها و توقیف‌هایی که دید جمعاً سی و
دو شماره منتشرگردید . دهخدا در آغاز هر شماره روزنامه مقاله‌ای در زمینه مسائل سیاسی، اقتصادی
و اجتماعی و در پایان مقاله‌ای با عنوان« چرند و پرند »با نام مستعار« دخو » می‌نوشت. سبک نگارش
این مقالات در ادبیات فارسی بی‌سابقه بود و مکتب جدیدی را در روزنامه‌نگاری ایران و نثر فارسی
معاصر پدیدآورد.
مهم‌ترین نام مستعار میرزا علی‌اکبر خان قزوینی در چرند و پرند ش« د خو» بود. دخو مخفف کلمه
دهخدا است، خطابی برای مردم ساده‌ دل در قزوین، زادگاه پدر و اجداد نویسنده. البته دهخدا در اصل به
معنی ;کدخدا و خداوند و بزرگ ده; است.
بعد از کودتای محمدعلی شاه در ۱۲۸۷، دهخدا همراه با عده‌ای از آزادی‌خواهان در سفارت انگلیس
متحصن شدند . محمدعلی شاه که از این موضوع خشمگین بود با تبعید ایشان به کشورهای همجوار و
اروپا موافقت کرد.
پس از ورود دهخدا و آزادی‌خواهان تبعیدی به پاریس، گروهی از آن‌ها به دعوت ادوارد براون به لندن
رفتند. میرزا آقا فرشی، سید حسن تقی‌زاده، معاضدالسلطنه و محمدعلی تربیت از آن جمله بودند. اما
معاضدالسلطنه اندکی بعد به پاریس بازگشت و با دهخدا در انتشار دوباره صوراسرافیل همکاری کرد.
مطالب و مقالات روزنامه به قلم دهخدا و بسیار تندتر و صریح‌تر از پیش بود. در شماره سوم دهخدا
مسمط معروف خود «یاد آر ز شمع مرده یاد آر» که آن را در یادبود میرزا جهانگیرخان شیرازی
سروده بود ، انتشار داد. دهخدا در تبعید برخلاف همگنانش در وضعیت مالی بسیار دشواری می‌زیست
دوران تبعید دهخدا در اروپا بی‌نهایت پرتنش و افسرده‌ کننده بود.
پس از فتح تهران و خلع محمدعلی شاه، در انتخابات دوره دوم مجلس شورای ملی علی‌اکبر دهخدا در
حالی که هنوز در استانبول بود، هم از تهران و هم از کرمان (به نشانهٔ حق‌شناسی مردم این شهر هااز
بابت مقالات صوراسرافیل) به نمایندگی مجلس انتخاب گردید. دهخدا نمایندگی مردم کرمان را پذیرفت.
دهخدا در بازگشت به ایران و در ادامه فعالیت سیاسی خود به حزب اعتدالیون پیوست و این برخلاف
انتظار یاران سابق او بود که غالباً در حزب رقیب یعنی حزب دموکرات جمع شده بودند.
پس از پایان جنگ جهانی اول، دهخدا از فعالیت‌های سیاسی کناره گرفت، و طی سلطنت رضاشاه به
کارهای علمی، ادبی و فرهنگی پرداخت. مدتی ریاست دفتر (کابینه) وزارت معارف (وزارت فرهنگ
بعدی) و سپس ریاست تفتیش وزارت عدلیه (وزارت دادگستری بعدی) را به عهده داشت. در سال ۱۳۰۶
مدرسهٔ سیاسی به مدرسهٔ عالی حقوق و علوم سیاسی تغییر نام یافت و ریاست آن را علی‌اکبر دهخدا به

عهده گرفت. در سال ۱۳۱۴ به عضویت فرهنگستان ایران انتخاب شد. از زمان تأسیس دانشگاه تهران
در سال ۱۳۱۳ ریاست دانشکده حقوق و علوم سیاسی را تا سال ۱۳۲۰ به عهده داشت. در این سال از
خدمات دولتی بازنشسته شد و یکسره به کار لغت ‌نامه پرداخت.
مقدمات تألیف و سپس انتشار لغت‌ نامه دهخدا از اواخر دهه ۱۳۰۰ هجری خورشیدی فراهم گردید و
اولین قراردادها برای این منظور سال‌های ۱۳۱۳ و ۱۳۱۴ بین وزارت معارف و علی‌اکبر دهخدا
منعقد شد. اولین مجلد لغت‌ نامه در سال ۱۳۱۸ منتشر گردید، اما به‌دلیل کندی کار چاپخانه بانک ملی،و
آغاز جنگ جهانی دوم و حجم وسیع کار، چاپ لغت‌ نامه متوقف گردید. لغت نامه بزرگ دهخدا شامل
شرح و معنی واژگان آثار ادبی و تاریخی زبان فارسی است. این لغت نامه، بزرگ ترین و مهم ترین اثر
دهخدا است، که بیش از ۴۰ سال از عمر او، صرف آن شد این اثر حاوی کلیه لغات فرهنگهای خطی و
چاپی فارسی است و در نقل آنها بسیاری از غلط های گذشتگان تصحیح شده است و بسیاری از لغات
ترکی، مغولی، هندی، عربی، فرانسوی، انگلیسی، آلمانی، روسی و دیگر زبان های متداول در زبان
فارسی نیز در این فرهنگ آمده است. برای صحیح خوانده شدن لغات در جلوی هر کلمه حروف حرکت
دار به کار رفته است. علاوه بر این مزایا، یک دوره مفصل دستور زبان فارسی نیز در لغت نامه آمده
است.
معاونت اداره لغت‌ نامه با دکتر محمد معین بود تا در سال ۱۳۳۴ مجلس شورای ملی اداره لغت ‌نامه را
از منزل دهخدا به مجلس منتقل ساخت و دهخدا دکتر معین را به ریاست اداره معرفی کرد و طی دو
وصیت ‌نامه او را مسئول کلیه فیش‌ها و ادامه کار تألیف و چاپ لغت ‌نامه قرار داد. پس از درگذشت
دهخدا در اسفند ۱۳۳۴ محل لغت ‌نامه تا سال ۱۳۳۷ همچنان در مجلس شورای ملی بود و از آن پس به
دانشگاه تهران منتقل شد.

نمونه ای از لغت نامه

کلام قصار
کلام قصار یا گزین گویه یا قطعهٔ تفکر (به انگلیسی: Aphorism) واژه‌ای ا‌ست در اصل یونانی که
معنایش تعریف است. تعریف نمودن یک چیز یا یک موقعیت برای فلاسفه و دانشمندان یونان، بطور
متداول، به معنی بیان اصل (جوهر، ذات) آن چیز یا موقعیت به زبانی فشرده و با استفاده از حداقل
کلمات بوده است. متنی که در آن شناخت موضوعی در ده‌ها صفحه بیان گردد، کلام قصار به حساب
نمی‌آید. ایجاز خود، ذات قطعهٔ تفکر، یعنی تعریف ٰتعریفٰ است…

از آثار دهخدا می‌توان به «امثال و حکم» در چهار جلد اشاره کرد؛ و به دو ترجمه از تألیفات مونتسکیو
او همچنین فرهنگ فرانسه به فارسی را نوشت؛ شامل لغات علمی، تاریخی، ادبی، جغرافیایی و طبی که
معادل‌های دقیق آن‌ها را به دست آورد . از دیگر مکتوبات وی «شرح حال ابوریحان بیرونی» و
تصحیحاتی بر دیوان‌ شعرای نامی ایران بود.

یکی از ویژگی‌های شعر دهخدا طنز تلخ و گزندهٔ اوست که با تحلیل قوی و سرشارش همراه می‌شود.
او با نثر ویژه‌ای که در نوشتن مقالات انتقادی صوراسرافیل (چرند و پرند) به کار برد، نمونه‌ای از نثر
طنز و انتقادی فارسی را ابداع کرد. وی هر حادثه‌ای را دستاویز قرار می‌داد تا به استبداد بتازد. دهخدا
در ادبیات عهد انقلاب مشروطه مقامی ارجمند دارد؛ او را باهوش‌ترین و دقیق‌ترین طنزنویس این عهد
می‌دانند. نکتهٔ مهم در طنزهای دهخدا عشق و علاقه و دلسوزی به حال مردم خرده‌ پاست. دهخدا با
نمایاندن جهات تاریک زندگانی، جهت روشن و امید بخش آن را هرگز فراموش نمیکرد. او به بطالت
و تنبلی و بی‌شعوری می‌تاخت.

مضامین اشعار دهخدا:

مضامین شعر دهخدا وطن پرستی، دادخواهی، رسوا کردن ظالمان و حاکمان نالایق و مبارزه با ریاکاری
و دورویی است.
دهخدا از پیشگامان نثر فارسی معاصر و به ‌ویژه از بنیان ‏گذاران‏ مکتب ساده‏ نویسی‏ است. ترکیبات
و جملاتی که دهخدا به کار بست، برخلاف شیوه‏ی مرسوم به زبان عامه نزدیک بود. وی با این سبک
نويسندگی قدیم را که در آن مغلق‏ نویسی و آوردن جمله‏ های مسجع و طولانی رایج بود را به کناری
نهاد و سبک‏ و قالب ساده‏ نویسی را ایجاد کرد.
نمونه آثار
دهخدا «مسمط »معروف خود «یاد آر ز شمع مرده یاد آر» را در یادبود میرزا جهانگیرخان شیرازی
مدیر روزنامه صوراسرافیل سرود:

ای مرغ سحر چو این شب تار / بگذاشت ز سر سیاهکاری
وز نفحهٔ روح ‌بخش اسحار / رفت از سر خفتگان خماری
بگشود گره ز زلف زر تار / محبوبهٔ نیلگون عماری
یزدان به کمال شد پدیدار واهریمن زشتخو حصاری
یاد آر ز شمع مرده یاد آر
ای مونس یوسف اندر این بند / تعبیر عیان چو شد تو را خواب
رفتی بریار خویش و پیوند / آزاد تر از نسیم و مهتاب

زان کو همه شام با تو یک چند / در آرزوی و صال احباب
اختر به سحر شمرده یاد آر
چون باغ شود دوباره خرم / ای بلبل مستمند مسکین
وز سنبل و سوری و سپرغم / آفاق ، نگار خانهٔ چین
گل، سرخ و به رخ عرق ز شبنم / تو داده ز کف قرار و تمکین
زان نوگل پیشرس که در غم / ناداده به نار شوق تسکین
از سردی دی فسرده یاد آر
چون گشت ز نو زمانه آباد / ای کودک دورهٔ طلایی
وز طاعت بندگان خود شاد / بگرفت ز سر خدا، خدایی
نه رسم ارم، نه اسم شداد / گل بست زبان ژاژخایی
مأخوذ به جرم حق‌ستایی زان کس که ز نوک تیغ جلاد
تسنیم وصال خورده یادآر…

فهرست آثار

لغت‌نامه
امثال و حکم
کتاب امثال و حکم کتاب قطور چهار جلدی به تألیف علامه علی اکبر دهخدا است که در سال ۱۳۱۰ در
تهران منتشر شد. این مجموعه دارای نزدیک به ۵۰ هزار امثال و حکم (ضرب المثل) و کلمات قصار و
ابیات متفرقه است
چرند و پرند (مجموعه مقالات)
چرند و پرند مجموعه نوشته‌های طنز اجتماعی و سیاسی علی‌اکبر دهخدا است که در قالب
داستان‌کوتاه، اعلامیه، تلگراف، گزارش خبری و… نوشته شده‌ است. چرند و پرند در روزگاری نوشته
شد که ایران به واسطه جنبش مشروطه وارد دوران تازه‌ای شده بود. دورانی که استبداد قاجاری به سر
می‌آمد و روزنامه‌نویسی شکل میگرفت و به همین دلیل طنزنویس می‌توانست از موضوعاتی ملموس

و محسوس بنویسد. موفغیت دهخدا را می‌توان در ارتباط برقرار کردن با عامه مردم دانست و این مهم
بواسطه¬ی آزاد کردن زبان از تکلفات و پیچیدگی‌های نثر قاجاری بدست آمد. دهخدا ساده و بی تکلف و
به زبان عامه مردم می‌نوشت. جملات کوتاه استفاده می‌کرد و با نقل دیالوگ در نوشته نثر گزارشی و
داستانی را با هم ترکیب می‌کرد. در چرند و پرند دهخدا با نام مستعار دخو (خادم‌الفقر، دخو علیشاه) می
.نوشت و شخصیت اصلی نوشته‌ها «سگ حسن دله» بود
عموم موضوعات مورد اشاره دهخدا در چرند و پرند انتقاد از استبداد و عقاید خرافی و جاهلانه مردم
بود که آن را ریشه‌ی شکل گیری استبداد می‌دانست.
فرهنگ فرانسه به زبان فارسی
شعر و ادبیات
ابوریحان بیرونی
تعلیقات بر دیوان ناصر خسرو
پندها و کلمات قصار
دیوان شعر
تصحیح دیوان منوچهری
تصحیح دیوان حافظ
تصحیح دیوان سید حسن غزنوی
تصحیح دیوان مسعود سعد
تصحیح دیوان سوزنی سمرقندی
تصحیح دیوان فرخی سیستانی
تصحیح دیوان ابن یمین
تصحیح لغت فرس اسدی
تصحیح صحاح الفرس
تصحیح یوسف و زلیخا
ترجمهٔ روح القوانین مونتسکیو
ترجمهٔ عظمت و انحطاط رومیان
نمونه‌ای از چرند و پرند:

مکتوب یکی از مخدرات
آی کبلا دخو! خدا بچه‌های همه مسلمانان را از چشم بد محافظت کند این یکی را هم به من زیاد نبیند، آی کبلای بعد از
بیست تا بچه که کور کردم اول و آخر همین یکی را دارم آن هم باباقوری شده‌ها، چشم حسودشان برنمی‌دارد به من
ببینند دیروز بچه صاف و سلامت توی کوچه ورجه وورجه می‌کرد. پشت کالسکه سوار می‌شد و برای فرنگی‌ها شعر
و غزل می‌خواند.
یکی از قوم و خویش‌های باباش که الهی چشم‌های حسودش درآد دیشب مهمان ما بود صبح یکی بدو چشم‌های بچم رو
هم افتاد یک چیزی هم پای چشمش درآمد خالش می‌گوید چه می دانم بی ادبی‌ست…. سلام درآورده هی بمن سرزنش
می‌کنند که چرا سروپای برهنه توی این آفتاب‌های گرم بچه را ول می‌کنی توی خیابان‌ها. آخر چکنم الهی هیچ
سفره‌ای یک نانه نباشد چکارش کنم. یکی یکدانه اسمش خودش است که خل و دیوانه است در هر صورت الآن چهار
روز آزگار است که نه شب دارد نه روز همه همبازی هایش صبح و شام سنگ به درشگه‌ها می‌پرانند تیغ – بی ادبی
می شود گلاب به روتان – زیر دم خرها می‌گذارند. سنگ روی خط واگن می‌چینند. خاک بر سر رهگذر می‌پاچند
حسن من توی خانه وردلم افتاده هرچه دوا و درمان از دستم آمده کردم. روز بروز بدتر می‌شود که بهتر نمی‌شود.
می گویند ببر پیش دکتر مکترها، من می‌گم مرده شور خودشان را ببرد با دواهاشان این گرت مرت ها چه می دانم چه
خاک و خلی است که به بچم بدهم. من این چیزها را بلد نیستم من بچم را از تو می خواهم ام‌وز اینجا فردا قیامت خدا
کور و کچل های تو را هم از چشم بد محافظت کند. خدا یکیت را هزارتا کند. الهی این سرپیری داغشان را نبینی دعا دوا
هرچه می‌دانی، باید بچم را دو روزه چاق کنی. هرچه دست و بال ما تنگ است اما کله قند تو را کور می‌شوم روی
چشمم می‌گذارم میآرم. خدا شما پیرمردها را از ما نگیرد.
«کمینه اسیرالجوال»
جواب مکتوب
علیامکرمه محترمه اسیرالجوال خانم. اولا از مثل شما خانم کلانتر و کدبانو بعید است که چرا با اینکه اولادتان نمی‌مانند
اسمش را مشهدی ماشاء الله و میرزا ماندگار نمی‌گذارید. ثانیا همان روز اول که چشم بچه این طور شد چرا پخ‌اش
نکردی که پس برود.
من ته دلم روشن است انشاءالله چشم زخم نیست. همان از گرما آفتاب این طور امشب پیش از هرکاری یک قدری دود
عنبرنصارا را بده ببین چطور می‌شود، اگر خوب شد که هیچ اگر نشد فردا یک کمی سرخاب ماچلاغ توی گوشی ماهی
بجوشان بریز توی چشمش ببین چطور می‌شود. اگر خوب شد که خوب شد اگر نشد آن وقت سه روز وقت آفتاب زردی
یک کاسه بدل چینی آب کن بگذار جلو بچه، آن وقت سه روز وقت آفتاب زردی یک کاسه بدل چینی آب کن بگذار جلو
بچه، آن وقت نگاه کن به تو رگ‌های چشمش اگر قرمزست هفت تکه گوشت لخم، اگر قرمز نیست هفت دانه برنج یا
کلوخ حاضر کن و هر کدام را به قد یک « علم نشره» خواندن بتکان آن وقت ببین چطور می‌ شود. اگر خوب شد که
خوب شد اگر نشد سه روز ناشتا بچه را بی‌ادبی می‌شود گلاب بروتان، می‌بری توی جایی و بهش یاد می‌دهی که هفت
دفعه این ورد را بگوید:
سنده سلامت می‌کنم
خودم غلامت می‌کنم
یا چشممو چاق کن
یا هپول هپوت می‌کنم

امیدوارم دیگر محتاج بدوا نشود. اگر خدای نکرده بازهم خوب نشد دیگر از من کاری ساخته نیست برو محله حسن آباد
بده آسید فرج الله جن گیر نزله بندی کند.
(خادم الفقرا دخو علیشاه)