جشن مهرگان یکی از چهار جشن اصلی مردم ایران بوده است. جشن نوروز، جشن تیرگان،
جشن مهرگان و جشن سده در میان ایرانیان از جایگاهی خاص برخوردار بودند که در این
میان تنها جشن نوروز همچنان از همان جایگاه و اهمیت گذشته برخوردار است.
جشن مهرگان یکی از بزرگ‌ترین جشن‌های ایرانیان باستان پس از نوروز است که آن‌
را به‌نوعی جشن آغاز سال نو هخامنشی می‌دانند. در گذشته این جشن را ابتدای ماه مهر
برگزار می‌کردند، امروزه مهرگان یا جشن مهر از ۱۰ تا ۱۶ مهر ماه برگزار می ‌شود.
اگرچه درباره تاریخ دقیق برگزاری جشن مهرگان اختلاف‌نظرهایی وجود دارد اما آنچه
واضح است، برگزاری هر ساله جشنی برخاسته از دل آیین‌های کهن ایرانی و پاسداشت آن
میان هم‌وطنان زرتشتی و سایر ایرانیان است.
مهر یا میترا در زبان فارسی به معنای «فروغ، روشنایی، دوستی، پیوستگی، پیوند و
محبت» است و ضد دروغ، دروغ گویی، پیمان‌شکنی و نامهربانی کردن است.


مهرگان از دیدگاه اساطیری


حکیم فردوسی در شاهنامه روز مهرگان را روزی می‌داند که فریدون در آن به پادشاهی
نشست و تاج بر سر گذاشت. نیز بیشتر مورخان روزی را که فریدون بر ضحاک غلبه کرد
و او را در کوه دماوند به بند کشید، روز مهرگان شمرده‌اند. لیکن در منابع به‌طور دقیق
تصریح نشده‌است که آیا همان روزی که فریدون ضحاک را در بند کرد، روز تاجگذاری
فریدون بوده‌است
دلیل برگزاری جشن مهرگان در آغاز مهرماه و اصولاً نامگذاری نخستین ماه فصل پاییز به
نام مهر ( میترا )، در این است که در دوره‌هایی از دوران باستان و از جمله در عصر
هخامنشی، آغاز پاییز، آغاز سال نو بوده‌ است و از همین روی نخستین ماه سال را به نام
مهر منسوب کرده‌اند.

تاریخچه


پیشینه جشن مهرگان به هزاره دوم پیش از میلاد بر می‌گردد و بیش از ۴۰۰۰ سال قدمت
دارد. دیرینگی این جشن دست کم تا دوران شاهان باستانی و بزرگی چون فریدون
بازمی‌گردد. فردوسی در شاهنامه به روشنی به این جشن کهن و پیدایش آن در دوران
پادشاهی فریدون اشاره کرده‌است :
به روز خجسته سَرِ مهر ماه / به سر برنهاد آن کیانی کلاه
زمانه بی اندوه گشت از بدی / گرفتند هر کس ره بخردی
دل از داوری‌ها بپرداختند / به آیین یکی جشن نو ساختند
نشستند فرزانگان شادکام / گرفتند هر یک ز یاقوت جام
میِ روشن و چهرهٔ شاه نو / جهان نو ز داد از سرِ ماه نو
بفرمود تا آتش افروختند / همه عنبر و زعفران سوختند
پرستیدن مهرگان دین اوست / تن‌آسانی و خوردن آیین اوست
اگر یادگارست ازو ماه و مهر / بکوش و به رنج ایچ منمای چهر
مردم ایران از هزاره دوم پیش از میلاد آن را جشن می‌گیرند. مهرگان نیز همانند نوروز با
آیین یگانه و آداب و رسوم ویژه برگزار می‌شود.مهر یا میترا با خدای خورشید پیوند دارد .
فلسفه جشن مهرگان سپاسگزاری از خداوند به خاطر نعمت‌هایی است که به انسان ارزانی
داشته و استوار کردن دوستی‌ها و مهرورزی میان انسان‌هاست. لازم است ذکر شود این
جشن در میان مردم لر به مهرجون معروف است.


آیین مهرگان


براساس منابع موجود، مانند نقاشی ها، متون باستانی و نوشته‌های مورخان و دانشمندان
قدیم ایرانی و غیر ایرانی و نیز آثار شاعران و ادیبان برداشت می‌شود، مردمان در این
روز تا حد امکان با جامه‌های ارغوانی (یا دستکم با آرایه‌های ارغوانی) بر گرد هم
می‌آمده‌اند؛ در حالی که هر یک، چند «نبشته شادباش» یا به قول امروزی، کارت تبریک
برای هدیه به همراه داشته‌اند. این شادباش‌ها را معمولاً با بویی خوش همراه می‌ساخته و
در لفافه‌ای زیبا می‌پیچیده‌اند.

در میان خوان یا سفره مهرگانی که از پارچه‌ای ارغوانی رنگ تشکیل شده بود، گل
«همیشه شکفته» می ‌نهادند و پیرامون آن را با گل‌های دیگر آذین می‌کردند.
بهرام فرهوشی از برگزاری جشن مهرگان به عنوان جشنی خانوادگی، در بین زرتشتیان
استان یزد و کرمان و نیز ” از آیین قربانی کردن گوسفند، در برخی از روستاهای زردشتی
نشین یزد، برای خدای منان خبر می‌دهد. تا سی سال پیش، زرتشتیان کرمان، در این روز،
به یاد مردگان، مرغی را قربانی و شکمش را با حبوبات و آلو انباشته و به عنوان خوراک
ویژه، به یادمانی از مردگان می‌پختند.
جشن آغاز سال تحصیلی دانشگاه تهران، که در نیمه اول مهرماه است، در برخی از سال‌ها
در دهم یا شانزدهم مهر (مهرگان) برگزار می ‌شد .


جایگاه جشن مهرگان در ادبیات فارسی


«در ادبیات فارسی هم جشن مهرگان جایگاه ویژه‌ای دارد. شعرایی مانند رودکی، اسدی طوسی، فرخی
سیستانی، فردوسی، عنصری، منوچهری، سعد سلمان و دقیقی همگی اشعاری درخصوص این جشن
داشته‌اند. مسعود سعد سلمان معروف‌ترین شعر را در این زمینه سراییده است: «روز مهر و جشن
مهر و جشن فرخ مهرگان مهر بفزای‌ای نگار مهرجوی مهربان.» منوچهری هم می‌گوید: «شاد باشید
که جشن مهرگان آمد بانگ و آوای درای کاروان آمد، کاروان مهرگان از خزان آمد.» ابوریحان بیرونی
نیز درباره آیین‌های مهم ایرانی یعنی جشن نوروز، مهرگان و سده سخن مهمی دارد. او می‌گوید:«
ایرانیان افرادی هستند که جشن‌های نوروز، مهرگان و سده را گرامی می‌دارند.»


رودکی گوید :


ملكا جشن مهرگان آمد / جشن شاهان و خسروان آمد
جز به‌جای ملحم و خرگاه / بدل باغ و بوستان آمد
مورد به‌جای سوسن آمد باز / می به‌جای ارغوان آمد
تو جوانمرد و دولت تو جوان / می به بخت تو جوان آمد


فردوسی گوید :


فریدون چو شد بر جهان کامگار / ندانست جز خویشتن شهریار
به رسم کیان تاج و تخت مهی / بیاراست با کاخ شاهنشهی
به روز خجسته سر مه رماه / به سر برنهاد آن کیانی کلاه….

منوچهری دامغانی گوید :


آمد خجسته مهرگان جشن بزرگ خسروان / نارنج و نار و اقحوان، آورد از هر ناحیه
مهرگان آمد، در باز گشاییدش / اندر آرید و تواضع بنماییدش
تا وقت مهرگان همه گیتی چو زر بود / از آب تیر ماهی و از باد مهرگان


خاقانی شروانی گوید :


من سپهرم کز بهار باغ، شب گم کرده‌ام / روز نور آیین، ترنج مهرگان آورده‌ام
عید رسید و مهرگان، باد و جنیبه بر اثر / هر دو جنیبه هم عنان در گرو تکاروی


فرخی سیستانی گوید :


خجسته بادت و فرخنده، مهرگان و به تو / دل برادر شاد و دل عدوت کباب
به گشاد مهرگان در اقبال بر جهان / ذفرخنده باد بر ملک شرق مهرگان
مهرگان آمد و سیمرغ بجنبید از جای / تا کجا پر زند امسال و کجا دارد رأ