دکتر گوهر نو – پژوهشگر   

من چو از خود وا شدم بر خویشتن افشا شدم

تاشناسم   خویشتن  را  با  خودم  تنها   شدم

خودشناسی کرده ام تا خودشناسم خویش  را

در محک آوردمی، از حال خود جویا شدم

جمله معروف “خودت را بشناس” که از سقراط حکیم نقل شده و به تعابیر دیگری در اندیشه های قبل از سقراط نیز وجود داشته است ، بیانگر این مسئله است که آدمی نسبت به حقیقت وجودی خود بی اعتنا نبوده وهمواره بدان می اندیشیده است . ارسطو می گوید: خودشناسی شروع دانایی است . وسقراط   در جواب این سوال که همه دانش فلسفی را در یک توصیه اصلی خلاصه کن می گوید « خودت را بشناس».

 باید دانست که: در بحث «خودشناسی » دو موضوع «معرفت ‌شناسی» و «فلسفه اخلاق» مطرح می ‌شود. خودشناسی در فلسفه اخلاق، فضیلت به‌ شمار می‌آید و در معرفت‌ شناسی نوعی مهارت محسوب می ‌شود. معرفت‌ شناسان اعتقاد دارند، افرادی که خود را می ‌شناسند، دارای تبحرند و خودشناسی آنها «مهارت» به ‌شمار می ‌آید. اما در فلسفه اخلاق، خودشناسی «فضیلت» انسان‌ها محسوب می‌شود.

سقراط حکیم یونان می گوید : « برای داشتن زندگی معنادار به خودشناسی نیاز دارید و برای این‌که «واقعی» زندگی کنید و با خودتان صادق باشید، به خودشناسی نیاز دارید .»

خودشناسی جزو مفاهیمی است که یادگیری آن از اساس زندگی هر فردی به شمار می رود! بسیاری از افراد هستند که تصور می کنند خود را به طور کامل می شناسند اما هنگامی که از آن ها درباره مسائل مختلفی همچون: ارزش های زندگی، اهداف، شوقیات و… می پرسیم نمی توانند پاسخ مناسبی را ارائه دهند.!

مهم است که بدانید خودشناسی نوعی دانش ثابت و منفعل نیست، بلکه خودشناسی به اندازه‌ی خودتان پویا و دائما در حال تغییر است.

خودشناسی: راهی برای زندگی آرمانی

 می بایست مجدداٌ بنظر  سقراط  اشاره کرد که معتقد است  « خودشناسی   راهی برای زندگی آرمانی است.» محل صحبت سقراط این است که انسان به جنبه‌های خود توجه نشان دهد تا راه زندگی آرمانی بر او هموار شود.

خودشناسی در حوزه‌های مختلف، معنا و کاربرد و مصداق‌های متفاوتی دارد: خودشناسی در مذهب، خودشناسی در عرفان، خودشناسی در رفتارهای اقتصادی و خودشناسی در روانشناسی تنها بخش‌هایی از قلمرو گسترده‌ی خودشناسی محسوب می‌شوند.

این امر به این دلیل است که ما تمایل بیش‌تری برای حفظ یک تصویر درونی خاص از خود داریم تا این‌که بدانیم واقعا چه کسی هستیم. نتیجه هم‌ این است که اغلب ما فاقد خودشناسی هستیم و از مزیت‌های خودشناسی در زندگی شخصی و حرفه‌ای خود مطلع نیستیم.! مولانا می گوید :

ای نسخهٔ نامهٔ الهی که توئی

وی آینهٔ جمال شاهی که توئ

بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست

در خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی              

خودشناسی ابزاری اساسی برای کمک به روند تغییر است. تغییر سخت است و به اراده و شجاعت نیاز دارد. ما انسان‌ها بخش بزرگی از زندگی خود را صرف جلوگیری از رنج ناشی از تغییر می‌کنیم. انیشتین در این باره معتقد است: «چند نفر در عادت‌های روزمره‌ی خود به دام می‌افتند: آدم‌های بی‌حس، افراد ترسیده و جمعیت بی‌تفاوت. ما برای داشتن زندگی بهتر باید نحوه‌ی زندگی خود را انتخاب کنیم. »

جهل، ترس و بی‌تفاوتی انگیزه‌ای برای به دست آوردن خودشناسی یا ایجاد تغییرات مثبت فراهم نمی‌کند. در مقابل، خودارزیابی منجر به خودشناسی می‌شود که اولین قدم لازم برای شروع پیاده‌سازی تغییرات مثبت است

چرا باید خود را بشناسیم؟

همان طور که می دانید هر آدمی یک نسخه بی نظیر و منحصر به فرد در تمام جهان هستی است؛ خود شناسی این امکان را می دهد که خود را با ۸ میلیارد انسان روی زمین مقایسه نکنیم و همانگونه که هستیم خودمان را دوست بداریم.

علاوه بر آن یکی دیگر از مزایا اصلی خودشناسی این است که از نقاط ضعف و قدرتتان آگاه می شوید و به دنبال آن مسیر دستیابی به اهدافتان برای شما راحت تر می شود.

در دنیای پیچیده و بی اساس امروز پاسخ به سوال من کی هستم یکی از گنج های با ارزش زندگی است.!

اگر شما با روحیات، خلق و خو، افکار و رفتارتان آشنا باشید می توانید در حالات مختلف عملکرد های بهتر و حساب شده تری از خود نشان دهید . به عنوان مثال ؛ چند وقت پیش  به دتدان درد مبتلا شده بودم ناگزیربه مطب دندانپزشکی مراجعه کردم. دندان‌پزشک در حین کار روی دندان من با دوستش هم که در کنارش ایستاد بود صحبت می‌ کرد.

دوست دندان‌پزشک: چه خبر؟ اوضاع کسب کارت چطوره؟ می ‌بینم که مشتری زیادی داری؟؟!

دندان‌پزشک: خوبم ولی کار بهتری هم می‌ تونستم انجام بدم.

 – مثلا چه‌کاری بهتر از این!؟

 – الآن‌یکی از دوستای من یه خشک‌شویی بزرگ زده و دو تا شاگرد هم گذاشته داخل خشک‌شویی و دارن براش پول پارو می کنن. خودش هم شب تا شب میاد و پول‌ها را جمع می‌کنه و دست به سیاه و سفید هم نمی‌زنه. حالا من باید از صبح تا شب سرپا باشم و بیمار ویزیت کنم!

من که داشتم این مطالب را می ‌شنیدم حسابی درد دندان از یادم رفت. یعنی واقعا این‌جوری هست؟ چقدر جوان‌هایی می‌شناختم و شما هم می‌شناسید که دوست داشتند جای آقای دکتر بودند. چندین روز ذهنم درگیر شده بود. جالب این‌که تازه وقتی به اطرافم هم دقت می‌کردم این موارد را بیشتر می‌دیدم.می دیدم عده ای نمی خواهند خود را بشناسند ! ؟ و کارشان افسوس خوردن است !

 باید اذعان نمود ؛ افراد زیادی دردنیا وجود دارندکه به مفهوم خود شناسی آشنایی ندارند و آن را  درک نکرده‌اند!. چندین سال تلاش می‌کنیم و به یک جایگاه خوب می‌رسیم اما نه‌تنها لذت نمی‌بریم بلکه شاید بدمان هم بیاید.! نمی‌خواهم خودشناسی را به انتخاب شغل محدود کنم ولی چون بسیاری از افراد با آن مواجه هستند می‌تواند مثال خوبی برای عدم خودشناسی باشد.  

  بزرگترین فایده‎ ی شناخت خود این است که بر نقاط ضعف و قوت وجودمان آگاه می‎‎ شویم و به دنبال آن، اهداف و آینده ای روشن خواهیم داشت. پاسخ به پرسش چگونه خودمان را بشناسیم ، گنج گران بهای زندگی هر انسانی است به خصوص که در دنیای مدرن و پیچیده‎ امروزی، ضرورت شناخت خودمان بیش از پیش آشکار می شود

خودشناسی اساس زندگی

با خودشناسی می‌توانیم سلامت زندگی فردی و اجتماعی خود را ارتقا بدهیم. زمانی که متوجه شویم رفتارها و عواطف ما تا چه حدی به باور‌های ما وابسته است، خودشناسی اهمیت می‌یابد. در واقع احساس ما نسبت به دنیا و آدم‌ها براساس نگرش و باور خاص ماست.

یکی از عوامل مهمی که در شناخت خود اهمیت بسیاری دارد توجه به تاثیر باورها و ارزش‌های فردی است. ارزش‌ها و باورها همان معیارهایی هستند که به ما کمک می‌کنند خوب را از بد و درست را از نادرست تشخیص دهیم. باورهای هر فرد بر اثر تجربیات او از زندگی به دست می‌آید و ارزش‌‌‌ها را شکل می‌دهد. این دو، زیر بنای شخصیتی هر فرد هستند و افراد مطابق این دو معیار در زندگی خود رفتار می‌کنند.

     فراز و فرود احوال آدمی

حالت های روحی و روانی انسان همواره به یک منوال نیست، بلکه دائماً دارای فراز و فرود است . گاهی انسان بسیار صبور است و گاهی بی صبر ، گاهی در عرش است و گاهی بر فرش .

از حضرت یعقوب  سؤال کردند که چطور بوی پیراهن یوسف را با فرسنگها مسافت از مصر شنیدی ولی او را در چاه کنعان ( در نزدیکی خود) ندیدی ؟ فرمود : حال ما انسان ها یک حال ثابتی نیست که همیشه بتوان انتظار واحدی از آن داشت، بلکه حالات روحی ما همانند برق جهان است از این جهت که گاهی پیدا و گاهی پنهان است گاهی بر طارم اعلی ایم و گاهی تا پیش پای خود را هم نمی بینیم :؟!

يکي پرسيد از آن گم کرده فرزند           که اي روشن گهر پير خردمند

ز مصرش بوي پيراهن شنيدي             چرا  در  چاه  کنعانش   نديدي

بگفت احوال ما برق  جهانست             دمي  پيدا و  ديگر دم  نهانست

گهي  بر طارم   اعلي   نشينم             گهي  در پشت  پاي خود  نبينم

اگر درويش بر حالي  بماندي             سر دست از دو عالم برفشاندي    « گلستان سعدی »

شافنر (Schaffner) از جمله جامعه شناسانی است که می گوید : «ا نسان ها در مسیر رشد و هنگامی که هویت خود را مورد بررسی قرار می دهند با سؤال چگونه خودمان را بشناسیم “مواجه می‎ شوند. پاسخ این سؤال آنقدر‎ ها هم ساده و دست یافتنی نیست. این در حالی است که خودشناسی ، برای کسب موفقیت در ابعاد مختلف زندگی همچون ارتباطات انسانی، عاطفی، خانوادگی، شغلی و اجتماعی بسیار لازم و ضروری است. فرهنگ ها و ملل مختلف خودشناسی را شاهراه کامیابی در زندگی دانسته اند و تأکید بسیاری بر آن در تمامی ادوار تاریخ شده است.»

خودشناسی در روانشناسی به چه معناست؟

یک بُعد دیگر خودشناسی جنبه روان شناختی دارد، و آن این که انسان اخلاق و روحیات و ویژگی‌های شخصیتی خود را بشناسد. افراد از نظر اخلاق و ویژگی‌های شخصیتی مثل هم نیستند. برخی افراد کاملاً درون‌گرا هستند، در حالی که برخی دیگر برون‌گرا و اجتماعی می‌باشند و دوست دارند با دیگران بیشتر ارتباط برقرار کنند .

خودشناسی در روانشناسی اطلاعات واقعی و صادقانه‌ ای است که فرد درمورد خود دارد. خودشناسی شامل اطلاعاتی در مورد وضعیت عاطفی، ویژگی‌های شخصیتی‌، روابط، الگوهای رفتاری، عقاید، اعتقادات، ارزش‌ها، نیازها، اهداف، ترجیحات و هویت اجتماعی ماست. خود شناسی از فرایندهای خود کاوی و اجتماعی حاصل می ‌شود.»

  خود پنداره تصویری است که ما درمورد خودمان ایجاد می‌کنیم و برخلاف خودشناسی ممکن است مبتنی بر واقعیت باشد یا نباشد. خودپنداره بر اساس باورهایی که فرد درباره خود دارد شکل می‌گیرد، در حالی که خودشناسی از منابع مختلف اطلاعات، از جمله شواهد خارجی حاصل می‌شود. عدم وجود وضوح، ثبات و سازگاری در خودپنداره با عزت نفس پایین، خودکاوی مزمن، روان‌رنجوری بالا، توافق‌پذیری پایین و نیز وجدان کم همراه است.

مورین و ریسی  ( Morin & Racy)  می گویند :

«خودشناسی برای داشتن عملکردی سالم ضروری است. زیرا خودشناسی منجر به تصمیم‌گیری‌های واقع‌گرایانه در جنبه‌های اصلی زندگی فرد می‌شود. این جنبه‌های اصلی زندگی که در صورت عدم خودشناسی می توانند در خطر باشند شامل انتخاب شریک زندگی، تصمیم‌های مربوط به آموزش، انتخاب شغل، محل و نحوه زندگی می‌شود. نداشتن خودشناسی منجر به تخمین بیش از حد نقاط قوت می‌شود که این می‌تواند باعث رضایت کم‌تر از زندگی و عملکرد ضعیف در دانشگاه شود.»

بیش‌تر کارهایی که انجام می‌دهیم، ناخودآگاه هستند

  ما در فراموش کردن خودمان سخت‌گیر هستیم، منظورم همین بود. این‌که مغز در هر لحظه از احساسات، نیات و رفتارهای ما هوشیار باشد، زحمت بسیار بیش‌تری را می‌طلبد؛ به عبارت دیگر، بودن در حالت نا‌خود‌آگاه بسیار آسان‌تر است و این همان کاری است که همه‌ی ما در نیمی از زندگی‌ خود انجام می‌دهیم.

  ما با انگیزه‌های اصلی خود هدایت می‌شویم

در ارتباط با اولین نکته، خواسته‌های اولیه‌‌ای که داریم به ما القا می‌کنند که راحت باشیم و احساس لذت کنیم. چیزی که برای خود‌شناسی نیز بسیار مهم است، توجه به این نکته است که ما از دیدن هرچیزی در ارتباط با خود، که به طور مبهمی ناپسند است، اجتناب می‌کنیم؛ در واقع، ترجیح می‌دهیم اصلا با آن موضوع مواجه نشویم.

 بعضی اوقات با کمال تعجب  در برابر فهمیدن بیش‌از‌حد درباره‌ی خودمان مقاومت می‌کنیم، زیرا این درک صحیح کوتاه‌ مدتی را که به آن معتاد شده‌ایم، درهم می‌شکند.

این را هم بگوییم که ؛ در قرن بیست و یک، خودشناسی در معنای کلی آن بیشتر درک توانایی‌های شخصی، شخصیت، احساسات و انگیزه‌های شخص محسوب می‌شود.

کوتاه سخن آنکه :در اشعار شعرای بزرگ ایران موضوع « خود شناسی » مورد توجه بوده و ابیات دل انگیز و پر محتوایی سروده اند . در ذیل ابیاتی از آن گوهرهای نایاب را تقدیم خوانندگان گرامی می کنیم :

آدمی  ‌زاده  طرفه معجونی   است

کز  فرشته   سرشته   وز حیوان

گر کند میل این، شود پس از این

وار  کند  میل آن  شود به از آن.                   (مولانا )

 *

ای  برادر  تو همان  اندیشه‌ ای

مابقی  تو استخوان  و ریشه‌ ای

گر گل است اندیشه ‌ی تو گلشنی

و آر بود خاری، تو هیمه ‌ی گلخنی

 *

ای بی خبر بکوش که صاحب خبر شوی      

 تـا رهرو  نـباشی  کی   راهـبـر  شوی

 در  مکتب  حقایق   پیش  ادیب   عشق

هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی

دست از مس وجود چو مردان ره بشوی

تا  کیمیای   عشق بیابی   و   زر  شوی

خواب و خورت ز مرتبه خویش دور کرد

آن گه رسی به خویش که بی خواب و خور شوی

بنیاد  هستی  تو چو  زیر و  زبر شود

در دل مدار هیچ که زیر و زبر شوی

گر در سرت هوای وصال است حافظا

باید  که  خاک  درگه  اهل  هنر شوی

یعنی: از آن افراد می خواهد،هر گونه هوای نفس را که مانع علم حقیقی قلبی و معنوی می گردد کنار بگذارند و زنگار از دل و قلب خویش بزدایند،تا آنکه به عالمی واقعی و صاحب اندیشه و صاحب خبری راستین مبدل شوند.بنابراین،در چنین مرحله ای است که شخص راهرویی حقیقی،در راه عشق و علم و بینش و بصیرت و حکمت می گردد و خواهد توانست هادی دیگران شود؛زیرا راه عشق هم راهی است که تا کسی عاشق حقیقی و قلبی نباشد ،نمی تواند دیگران را به راه معنوی عشق راهنمایی کند. و مکتبی که چنین شاگردانی را می پروراند،مکتب حقایق،معنویت و عرفان و عشق است .

در پایان غزل می گوید : ای حافظ، اگر در سر، خیال رسیدن به محبوب را می‌پرورانی، بایستی خاک درگاه مردمان صاحب فضل و فرهنگ شوی.

خودشناسی در آینه دیگران

در سال 1902 جامعه شناس آمریکایی چارلز هورتون کولی در کتابی با عنوان “طبیعت انسانی و نظم اجتماعی” اصطلاح “خودشناسی در آینه ی دیگران” را معرفي کرد  . این اصطلاح بیان کننده ی تاثیرِ برداشتِ ما از نظرِ دیگران نسبت به ماست. به عبارت دیگر این نظریه توضیح میدهد که چگونه هر شخص تصوراتی از نظرات دیگران نسبت به خود دارد.

لیزا مک اینتایر در کتاب «شکاکیت کاربردی: مفاهیم بنیادین در جامعه شناسی» ، “مفهوم خودشناسی در آینه ی دیگران” را با گرایش فرد به “درکِ خود” از طریق برداشتی که او از دیدگاه دیگران نسبت به خود دارد, بیان می کند.