لطف‌الله مجد نوازندۀ تار؛ در سال ۱۲۹۶ شمسی در ساری( مرکز استان مازندران )متولد ودر دی
۱۳۵۷ در تهران در گذشت . اوبه خاطر سونوریتۀ منحصربه‌فرد و سبک متمایزش مشهور است.
مجد از روزگاران كودكى شيفتۀ موسيقى بود و بيشتر اوقات با يك تار شكسته كه از انبار خانه در ازاى
انجام تكاليف درسى‌اش هديه گرفته بود، اين سو و آن سو مى ‌رفت و مى‌ نواخت
با تأسیس انجمن موسیقی ملی توسط استاد روح‌الله خالقى که به منظور حفظ، ترويج و تعليم موسيقى
ايرانى تاسيس شده بود، به این انجمن پیوست و در آنجا دركى تازه از مبانى نت، زبان موسيقى را كسب
كرد و در نتيجه تماس روزانه‌اش با استادان موسيقى، توانايى‌اش در نواختن تار پخته‌تر و آگاهانه‌تر
گرديد؛ به طورى كه ديرى نپاييد سبك متمايز خود را پديد آورد. بدین ترتیب او را به‌عنوان استاد نوازندۀ
تار با سبك منحصر به‌فرد درخشانى شناختند، هرچند كه او هرگز استاد و مربى‌اى نداشت و هيچ گاه
تعليمات رسمى نديد.
مجد در سال 1323 به برنامه موسيقى راديو تهران پيوست. همچنین يكى از نخستين نوازندگانى بود كه
در برنامه موسوم به گل‌ها شركت كرد اين برنامه در سال 1335 آغاز شد تا رابطه مضمونى بين
موسيقى و شعر را در فرهنگ ايرانى به نمايش بگذارد. اجراهاى او در قطعات مختلف اين برنامه در
ميان ماندگارترين كارهاى نوازندگى با تار نگريسته مى‌شود. در میان آثار او می‌توان از تصنیف «دور
از رخ تابانش» و دیگر «امید دل» با شعری از علی مؤید ثابتی یاد کرد. باید گفت مجد زندگی خود را
صرف تار کرد و از او آثاری ماندگار به جا مانده است.


از زبان خودش می شنویم :


«باید بگویم که موسیقی با روح من بستگی دارد و به همین دلیل است که از دوران طفولیت به آن
دلبستگی داشته و دارم. آنان که ساز مرا شنیده اند، بی‌شک توجه فرموده‌اند که من در نواختن ساز
سبک مخصوص به خود دارم و این سبک مظهر روحیات و ترجمان احساسات درونی من می‌باشد
(…) اگر من توانسته باشم اندک خدمتی به موسیقی ایرانی و تغییر آن با ساز خود کرده باشم، موجب
نهایت افتخار است .»
در این گفته «مجد »چهار موضوع بنیادی مطرح شده است که از نظر هنری اهمیت دارند: ۱. موسیقی
مجد با روح او در هم تنیده، شده است ۲. از طفولیت به موسیقی دلبستگی داشته، ۳. به خوبی از سبک
نوازندگی خود آگاه است و سرانجام، ۴. می داند خدمت او به موسیقی تغییری است که در سبک
نوازندگی تار به وجود آورده است.

ویژگی هنری


نواخته‌هاى وى تنها نمود احساسات بيرونى او بود. مجد نوازنده‌اى برجسته، خودانگيخته و خودآموخته
است كه ابداعاتش و شيوه نواختنش تقليدى از هيچ استاد برجسته‌اى نيست،
از دیگر شاخص‌های شناخت تار مجد دراب‌های سریع و تک‌مضراب‌های چپِ گرفته‌ اوست. این
مضراب‌ها که به دلیل سکوت‌های پیامدشان مانند ضربه‌ای در گوش شنونده صدا می‌کند در بسیاری
از قطعات ضربی و چهارمضراب‌های مجد شنیده می‌شود. همچنین باید به پایه ‌چهارمضراب‌های او
اشاره کرد که از تنوع ذوقیِ قابل‌ملاحظه‌ای برخوردارند. از دیگر تکنیک‌های شخصی تارنوازی او
که در برخی تراک‌های این مجموعه نیز شنیده می‌شود اجرای نوعی ریز با مالش ملایم مضراب روی
سیم به جای ضربات پیاپی مضراب است که تولید صدایی ملایم، ممتد و پیوسته می‌کند
شیوه نوازندگی مجد بیش از آن‌که پُرریز باشد دارای تک‌مضراب‌های قوی است اما نوعی ریز ملایم
و سریع نیز دارد که گاه در توقف میان جملاتش شنیده می‌شود. کوک‌ ساز در تارنوازی مجد دارای
تنوع است و برای بسیاری از مایه‌ها از کوک خاص متناسب با همان مایه استفاده می‌کند. پاساژهای
سریع که در میان اُفت‌و‌خیز جملات تنیده شده و ناگهان شنونده را به وجد می‌آورد از مشخصات بارز
نوازندگی مجد به شمار می‌رود
نادر مجد (برادرزادۀ لطف‌الله مجد) نیز دربارۀ او در مقدمۀ کتاب «هجده قطعه از لطف‌الله مجد می
نویسد:
«او خیالش را در مضراب و انگشت‌هایش می‌ریزد و آن را جدی می‌گیرد. جلوۀ یک چنین شکل‌های
خیالی، ملودی‌های زیبایی است که دنباله‌روی قطعات مطرح شده در ردیف موسیقی نیست.
شیطنت‌هایش در تک‌مضراب‌ها بیشتر به بازی‌های کودکانه شباهت دارد. هر چند که این گونه
بازی‌ها با اصول مسلم ردیف هم‌خوانی ندارد؛ اما او از این کار شرمنده نیست. هر زخمۀ ساز او فرآیند
لذتی است که اشتیاق می‌آورد و بلندپروازانه است. منش خاص ملودی به گونه‌ای جادویی روزنه بر
لحظه‌های ناشناخته می‌گشاید. سکوت‌ها دلالت‌های نمادین می‌یابند؛ شاید حکایت از خواست‌های
ارضانشده می‌کنند؛ گر چه به شدت به رنگ‌آمیزی ملودی می‌افزایند و سرچشمۀ لذت فزاینده‌اند و…»