پیام این ضرب المثل اشاره به بعضی ا ز مردم دارد که از هر موقعیتی سوء استفاده می
کنند و با چابلوسی و تملق به هدف خود برسند . دشمن اند اما فریاد دوستی سر می دهندبه
عبارت دیگر ؛ یعنی اگر دشمنت با مهربانی سمت تو آمد حتما مکر و حیله ای دارد.

  • منظور از گرگ، انسان های مکاری هستند که در پی سودجویی و سوء استفاده از
    دیگران می باشند و سلام آنها طمع کاری است نه دوستی.!
    یعنی باید در ارتباط با دیگران حواسمان به دوستی های افراطی هم باشد؛ چرا که برخی
    دوست ها ناباب و گرگ صفت هستند و یک روزی تاثیر منفی خود را خواهند گذاشت.
  • باید متوجه سلام های همراه با طمعِ گرگ صفتان بود .
  • باز کردن باب دوستی و صمیمیت از سوی بیگانه که با سلام آغاز می شود ممکن
    است از روی طمع و چشم داشت باشد ؛باید مواظب بود .

  • تاریخچه ضرب المثل

  • در زمان‌های قدیم جنگلی بود خوش آب و هوا که اهالی‌اش به لهجه محلی «جینگیل»
    صدایش می‌کردند.
    یک روز بزبز قندی دلبرانه مشغول چریدن در علفزارهای سرسبز جینگیل بود که آقاگرگه
    که چند روزی گوشت ندیده و نخورده بود، از راه رسید. تا چشم گرگ به سرکار خانم بز
    افتاد، یک دل نه صد دل عاشقش شد. خواست آهسته آهسته جلو برود و ابراز علاقه کند که
    قار و قور شکمش باعث شد گازش را بگیرد و با عجله خودش را به بزبز قندی برساند. با
    اشتیاق جلو رفت که خانم بزه از ترس فرار کرد. گرگ عاجزانه درخواستش را مطرح
    کرد. بزخانم که مدتی بود همسرش را در حادثه برخورد با دندان‌های پلنگ از دست داده
    بود، پایش شل شد و از همان فاصله مطمئنه به گرگ گفت که الان وقت ندارد و بچه‌هایش
    روی اجاق گاز ایستاده‌اند، از بس شیطان هستند و باید برود تا حادثه ای پیش نیاید . گرگ
    همان‌طور که بز دور می‌ شد گفت: «پس فردا صبح خدمت می رسم‌. »

فردا صبح گرگ با یک بسته علف که به دهان بزی شیرین می‌آمد به درب خانه‌اش رفت.
بز از چرب زبانی گرگ شاد شد و درب را بازکرد .مدتی گرگ به شیرین زبانی پرداخت تا
اعتماد بز را جلب کند .روز موعد فرا رسید و گرگ بایک حرکت جسورانه به بز حمله کرد
و او را از پای در آورد .ازآن روزگار این ضرب المثل رایج شد که : سلام گرگ بی
طمع نیست .