هفته گذشته مراسم فارغ التحصیلی دانشگاه ماساچوست- بوستون با حضور فارغ
التحصیلان آن دانشگاه و خانواده های وابسته و مقامات سیاسی و دانشگاهی بر گزار گردید .

یکی از سخنرانان این مراسم آقای راب هیل ثروتمند مشهور بود .ایشان در پایان
سخنرانی اشاره به دو هدیه ای کرد که به ۲۵۰۰ دانشجو به مبلغ ۱۰۰۰دلاربهر یک
تقدیم می کند .
هدیه آقای راب هیل شگفت انگیز بود ٫ نامبرده اظهار داشت که :« یکی از لذت های
زندگی بخشیدن است امروز دو هدیه به شما می دهم ٫ بهر یک از فارغ التحصیلان مبلغ
۱۰۰۰ دلار هدیه می دهم ؛ که ۵۰۰دلار آنرا خود بردارید و ۵۰۰ دلار دیگر را به
فرد دیگری ببخشید ! .خواهی دید که بخشش چه لذتی دارد .این درس را فردی به شما می
دهد که درزند گی یک بیلیون دلار از دست داده واحتمالا بزرگترین بازنده ای است که می شناسید !»
خبر فوق جلب توجهم را به خود معطوف کرد . و خوشحالم نمود که در این دنیایی که
مملو از نابرابری ها می باشد ٫ افراد خیری هم وجود دارند که معتقدند :
تو کز محنت دیگران بی غمی / نشاید که نامت نهند آدمی
از این رو تصمیم گرفتم یادداشتی پیرامون بخشش و انفاق بنویسیم و مواردی را ذکر کنم .
برای بسیاری از ثروتمندان کمک به دیگری کردن و بخشش ، کاری بسیار سخت و گاه
غیرممکن است؛ زیرا آنچنان به ثروتی که دارند دل بسته اند ٫ که حد ندارد .در صورتی که
برای بعضی دیگر، چندان هم سخت نیست و می توانند به راحتی دیگران را یاری دهند و
خود نیز خوشحال گردند .


انسان سرشتی اجتماعی دارد و به زندگی به صورت دسته جمعی نیازمند و علاقمند است.
نیکوکاری و از خود گذشتگی و کمک رسانی به دیگران، مایه هم بستگی اعضای جامعه
به یکدیگر است که با پرورش روحیه تعاون در آنها، به پیشرفت جامعه کمک می کند.
مفید بودن برای دیگران یکی از منابع تأمین عشق مورد نیاز است که به سلامت روان ما
کمک می کند. زمانی که با رفتارهای حمایت گرانه خود مشمول دعای افراد می شویم، در
پر شدن گنجینه عشق خود گامی اساسی برداشته ایم. تهی بودن این گنجینه سبب افسردگی و
از دست دادن رغبت ها می شود.
همدلی، یکی از مهارت هایی است که افراد را در نزدیک شدن به یک دیگر و نیز پدید
آمدن احساس خوب و انسان دوستانه یاری می دهد. امکان ندارد فردی چراغی برای
دیگران روشن کند و خودش در تاریکی بماند .
بخشش مادی نیز یکی از شاخص های همدلی است که به هنگام نیاز دیگران، می تواند
مرهمی بر زخم های اقتصادی باشد. در همدلی، فرد با هوش هیجانی مناسب خویش، می
تواند خود را در موقعیت دیگران بگذارد و از نگاه آنان به مشکلات بنگرد و آن را حل کند.


پاداش نیکی به دیگران


احسان و نیکوکاری از ارزش هایی است که در نظام تعلیم و تربیت به آن بهای زیادی داده
شده است؛ زیرا معیاری برای سنجش خوبی ها و فرصتی برای نهادینه شدن فضایل اخلاقی
در انسان است. توجه به دیگران و انفاق، از اخلاق های پسندیده ای است که چنانچه نهال
آن از کودکی در دل ریشه بدواند، همواره آثار مثبت آن، روح و جسم آدمی را تحت تأثیر
قرار می دهد.
عبور از خود، جلوه های گوناگونی دارد. تا زمانی که شخصی در خودخواهی خویش غرق
باشد، لذت شکوفایی را نخواهد چشید. بخشش های مادی، جلوه مثبت گذر از خودشیفتگی و
گامی برای ارتقای سلامت است. کسانی که قدرت بخشیدن و از خودگذشتن را داشته باشند،
به همان نسبت از محبت دیگران برخوردار می شوند که یکی از نیازهای اساسی در روان
شناسی انسان گراست . زیرا به قول سعدی سخنسزای بزرگ کشورمان :
بنی آدم اعضای یک پیکرند / که در آفرینش ز یک گوهر اند


انفاق و همبستگی اجتماعی

به دنبال چنین خصلتی انسان غیرخودخواهانه به رفاه دیگران توجه دارد. کمک به
دیگران، ارزش گذاری نسبت به یک سری اصول اخلاقی مانند عدالت و برابری است که
در آن فرد لزوماً منتظر پاداش مادی نیست.
بر این اساس، نیت، انگیزه و اختیار، سه شرط لازم برای دیگرخواهی است که بدون انتظار
دریافت پاداش یا تحقق اهداف، انسان را به سوی انجام عمل خیر می کشاند. بدیهی است،
هر زمان انسان به عنوان فردی اجتماعی بیاموزد که تنها منافع شخصی خود را در نظر
نگیرد و با بخشش، به هم نوع خود نیز بهره برساند، هم زیستی عاری از تضاد در جامعه
تداوم می یابد و برعکس، هنگامی که چنین ارزش هایی در جامعه نقش کم رنگ تری داشته
باشد و خودخواهی، سهم بیشتری از رفتارهای اجتماعی را تشکیل دهد، تعاون جامعه به
واسطه ایجاد تنش و تضعیف قراردادهای اجتماعی بر هم خواهد خورد. این در حالی است
که در میان انواع کنش های دیگرخواهانه، کنش استراتژیک نیز وجود دارد؛ به گونه ای که
ظاهر عمل، خیرخواهانه است، ولی نیت این افراد آن است که از کار خیر خود به عنوان
راهبردی برای دست یابی به اهداف آینده و آن هم اهداف مادی، بهره ببرند .
بر اساس بررسی محققان، افرادی که می توانند دیگران را یاری و خوشحال کننند ،
افسردگی، خشم و استرس کمتری دارند و توانایی و انرژی بیشتری دارند .امیدشان به آینده
هم بیشتر است. همچنین سیستم ایمنی بدنشان قوی تر است و نشاط و شادابی بیشتری را
تجربه می کنند.
همه آدم ها، شایسته یک زندگی خوب هستند، باید به تقسیم این موهبت، کمک کنیم
به قول حافظ بزرگ :
“ده روز مهر گردون افسانه است و افسون / نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا.”


حکایات بوستان سعدی


شاید بتوان گفت در ستودن فضایل نیکوکاری، سعدی سرآمد دیگر شاعران است. اشعار و
حکایات سعدی شاعر شیرین سخن، سرشار از مضامین عشق، دوستی، آرامش، صفا و
بوستان اش مملو از مضامین ایثار، تسامح و نیکوکاری وروح انسان دوستی در آثار او موج
می زند: در حکایتی از بوستان سعدی می خوانیم:
” پارسایان نیک کردار حتی در حق بد کاران نیکی کنند.”
“اگر بد کنی، چشم نیکی مدار / که هرگز نیارد گز، انگور بار”

“برانداز بیخی که خار آورد / درختی بپرور که بار آورد”،
“کرم کن چنان کت برآید ز دست / جهانبان در خیر بر کس نبست.”
در بوستان نیز چنین می گوید:

” طریقت به جز خدمت خلق نیست / به تسبیح و سجاده و دلق نیست.”

سعدی در این مضامین، از نیکی راستین و به دور از هرگونه ریا و تظاهر و تزویر سخن
می گوید و بر چنین نیکی تاکید می ورزد. وی در جایی دیگر، بر این موضوع تاکید می
کند که اگر در حق دیگران نیکی نکرده باشیم ،در وقت سختی نمی توانیم از آنها انتظار
کمک و دستگیری داشته باشیم:
“تو هرگز رسیدی به فریاد کس / که می خواهی امروز فریادرس؟”
یا در جای دیگر “کرامت” را به معنای نان دهی، جوانمردی و نیکی در حق مردم می داند:
” الا گر طلبکار اهل دلی / ز خدمت مکن یک زمان غافلی.”
وی از نیکویی به حیوانات نیز سخن رانده است:
” یکی با سگی نیکویی گم نکرد کجا گم شود خیر با نیک مرد؟”
فرهنگ و ادب پارسی همواره مروج نیک خواهی و نوع دوستی بوده و همین امر از
دیرباز تاکنون، در گسترش روحیه و فرهنگ نیکوکاری در جامعه بسیار موثر بوده است.


استاد ابوالقاسم فردوسی


نیز از آثار و نتایج نیکوکاری سخن به میان می آورد و چنین می سراید:
“همه نیکویی باد کردار ما / مبیند کس رنج و تیمار ما”
و در جایی دیگر، نیکوکاری را معادل با بخشش و دهش معرفی می کند:
” به نیکی گراییم و فرمان کنیم / به داد و دهش دل گروگان کنیم”.
در خاتمه با شعری نغز از سروده های استاد فردوسی این مطلب را به پایان می بریم:

نباشد همی نیک و بد پایدار / همان به که نیکی بود یادگار
دراز است دست فلک بر بدی / همه نیکویی کن اگر بِخرَدی
چو نیکی کنی، نیکی آید برت / بدی را بدی باشد اندرخورت
چو نیکی نمایدت کیهان خدای / تو با هر کسی نیز، نیکی نمای
مکن بد، که بینی به فرجام بد / ز بد گردد اندر جهان، نام بد
به نیکی بباید تن آراستن / که نیکی نشاید ز کس خواستن
وگر بد کنی، جز بدی ندروی/ شبی در جهان شادمان نغنوی

بوستون – محمود